برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

سوال پایین رو تا به حال چندین نفر به انحا مختلف ازم پرسیدن، من صورت مسئله رو از وبلاگ حب الحسین اجننی اینجا میزارم:

تقسیم 17 شتر
شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم
شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف انها را و فرزند دومم یک سوم انها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟
و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند
بنابراین انها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند
حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم. پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد و در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.
 تو همین وبلاگ یه سوال دیگه هست به این صورت:

تقسیم ارث
زمانی امام روی منبر مشغول ایراد خطبه بود که فردی سخنرانی او را قطع کرد و از او تقاضا کرد که چطور میتوان ارث شخصی که فوت کرده را بین همسرش و دو پدر و مادر و دو دخترش تقسیم کند؟
امام فورا پاسخ داد :
سهم همسر می شود یک نهم
اما چطور؟
پاسخ در واقع حاصل یک انالیز طولانی است و سعی می کنیم قدم به قدم پیش بریم
ما باید سهم اصلی هر یک از وارثان را را به این ترتیب بررسی کنیم
همسر در زمان زنده بودن اولاد 1 هشتم را به ارث می برد [see Quran 4:12]
پدر و مادر فرد فوت شده هر کدام یک ششم را به ارث می برند [Holy Qur"an 4:11]
و دو دختر دو سوم میراث به ارث می برند [Holy Qur"an 4:11]
بنابراین مجموع می شود:
27/24=3/24 + 4/24 + 4/24 + 16/24 =1/8 + 1/6 + 1/6 + 2/3 

این به این معنی است که ارث همسر به علت افزایش تعداد وارثان کمتر از یک هشتم می شود
پس آن یک هشتمی که قرار شد به همسر داده شود تبدیل به یک نهم می شود
یعنی سه قسمت از 27 قسمت که میشه یک نهم

این دوتا مسئله ای که بالا نوشتم هر دو از همون وبلاگ بود. و حالا توضیحات من:

در واقع هر دو این مسئله ها از یک نوع هستن. اشتباه رایجی که ذهن ما انجام میده اینه که انتطار داره وقتی ما چیزی رو بین تعدادی نفر تقسیم میکنیم. باید این تقسیمات جوری باشد که حاصل جمع 1 شود مثلا یک دهم به یک نفر 3. به یک نفر و 6. به یک نفر دیگه بدیم. حالا اگه تقسیمات طوری بود که حاصل جمع یک نشد باید چی کار کنیم. در مثال اول

1/2+1/3+1/9=17/18

و در مثال دوم

2/3+1/6+1/6+1/8=27/24

تکنیک حل خیلی ساده س. تنها کاری که باید انجام بدیم اینه که این اعداد رو به یک تبدیل کنیم.

18/17*(1/2+1/3+1/9)=1

حالا بر این اساس سهمیه افراد تعیین میشه.مثلا در مثال اول سهم پسرها به ترتیب میشه:

18/17*1/2=9/17

18/17*1/3=6/17

18/17*1/9=2/17

و در مسئله دوم داریم:

24/27*(2/3+1/6+1/6+1/8)=1

بنابراین سهم همسر فرد میشه:

24/27*1/8=3/27=1/9

به نظر میرسه مسئله اول ساختگی باشه.ببینید با همین تکنیک گفته شده در بالا من هم میتونم به راحتی مسئله خوب بسازم.

شخصی n تا گوسفند داره . میخواد بین سه پسرش تقسیم کنه که به یک پسرش 1/5 به پسر دیگش 1/11  وبه پسر دیگش 1/17  برسه حالا داریم.

1/5+1/11+1/17=327/935

بنا براین کافیه به هر کدوم از پسرها به ترتیب:

(935/327)*1/5=187/327

 

(935/327)*1/11=85/327

(935/327)*1/17=55/327

حالا n گفته شده رو قرار میدم 327 و مسئله رودوباره مطرح میکنم:

شخصی 327 تا گوسفند داره . میخواد بین سه پسرش تقسیم کنه که به یک پسرش 1/5 به پسر دیگش 1/11  وبه پسر دیگش 1/17  برسه. این مسئله هم مثل سوال اول هستش تازه سخت تر هم هست!!!

بعد یه نفر بیاد این سوال رو اینجوری حل کنه که بگه من خودم 608 عدد گوسفند رو به تعداد گوسفند های شما اضافه میکنم

حالا تعداد گوسفند ها میشه 935، یک پنجم 935 تا میشه 187 تا که به یکی از پسرها میدم بعد یک یازدهم 935 میشه 85 تا به یه پسر دیگه میدم و بعدش یک هفدهم 935 تا یعنی 55 تا رو به یه پسر دیگه میدم. که مجموع این تعداد گوسفندی که دادم میشه 327 تا بعد 608 تا گوسفندی رو که اضافه کرده بودم دوباره بر میدارم.

به نظر میرسه طراح سوال اول همون کاری رو کرده که من اینجا انجام دادم.

 

در ضمن آدم های بزرگ خودشون به اندازه کافی بزرگ هستن لازم نیست آدمای کوچیک سوالهایی که تو ذهن خودشون بزرگه رو،  حل کنن و به اون آدمهای بزرگ منسوب کنن تا برای اونها اعتبار بدن.

گاهی دیدم ادمهایی رو که یه حرف میزنن فکر میکنن خیلی حرف مهمیه برای اینکه بقیه هم بیشتر به این حرف اهمیت بدن مثلا میگن این حرف رو کریستف کلمب!!! گفته.

توضیح: این مطلب رو قبلا تو اون یکی و بلاگم نوشته بودم. که چون این بحث امروز یه جای دیگه هم مطرح شده بود و دیدمش دوباره اینجا بازنشرش میکنم.

فرض کنید که میخوایید در مورد انتخاب یک مورد از چند مورد مطرح شده از مردم رای گیری کنید (مثلا انتخابات ریاست جمهوری)در یک کشوری که 100 میلیون نفر جمعیت داره.

فرض کنید ما یک جامعه آماری 1000 نفری از جمعیت این کشور رو به صورت کاملا تصادفی انتخاب میکنیم و می بینیم که از این 1000 نفر 60 درصد یعنی 600 نفر به گزینه الف رای میدن.
سوال: چقدر احتمال داره که در روز رای گیری گزینه الف بتونه بین 57 تا 63 درصد آرا رو کسب کنه؟(یعنی نتیجه نظر سنجی با حداکثر 3 درصد خطا معتبر باشه)

گفتم : خسته ام

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/۵۳) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/۲۴) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/۱۶) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/۱۵۲) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/۶۳) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/۱۰۹) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک… یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/۲۱۶) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل… اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم – نسبت به همه – مهربونه (بقره/۱۴۳) ::.

گفتم: دلم گرفته.
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/۵۸) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله.
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/۱۵۹) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/۱۱) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد بهت نزدیک شم.
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم.
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌کنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/41-43)

منبع من اینجا است.متاسفانه ایشون اعلام نکرده که متن رو از کجا آوورده.یادم باشه بعدن در مورد فرهنگ رفرنس دهی هم بنویسم.

من از دیروز برای ورود به جیمیل مشکل دارم.الآن از دوستانم تو تهران پرسیدم اونا مشکلی نداشتن. کسی میدونه علتش چیه؟ ممکنه مشکل از شرکت ارائه دهنده اینترنتم باشه؟

با توجه به اینکه خیلی از میلم استفاده میکنم این مشکل واقعا برام کلافه کننداس.