برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

قبلا در مورد ناقص بودن اطلاعاتی که در سایت پلیس نوشته شده مطلب نوشته بودم.

 امروز بازم برای گرفتن پاسپورت برای پدر و مادرم به پلیس+10 رفتم؛ چند روز قبل هم رفته بودم و فرم های مربوطه رو گرفته بودم و مدارک لازم رو هم پرسیده بودم و همه رو برده بودم. ولی وقتی که رفتم اونجا مدارک رو بدم؛ بهم گفتن باید شناسنامه یکی از فرزندان پدر و مادرت رو هم بیاری !!! در حالیکه این موضوع نه در سایت پلیس گفته شده و نه تو زمانیکه داشتم فرم ها رو می گرفتم این رو گفتن. مجبور شدم دوباره بیام خونه وشناسنامه با خودم ببرم(من کارت ملیم پیشم بود ولی قبول نکردن).

من به این نتیجه رسیدم که هر چقدر هم شما مدارک رو کامل ببرید؛ آخرش می گردن و یه چیزی رو پیدا می کنن که تو نداشته باشی و همون رو میخوان!!! اگر من همه  مدارکی رو هم که تو خونه داریم  رو هم با خودم می بردم فکر کنم می گفتن برو کپی کارنامه دوم ابتداییت رو بیار!!! و اگر کپی کارنامه رو هم می بردم؛ می گفتن برو برابر اصل بکنش بیار!!!

من نمی دونم اصلاح کردن مدارک در خواستی تو سایت پلیس چقدر کار می بره که این کار ساده رو هم انجام نمی دن!!! 

---------------

مسئله بعدی هم اینکه تا کار ما انجام بشه نزدیک به 3 ساعت طول کشید. این همه جوون بیکار؛ چند نفر بیشتر استخدام کنید تا کارها سریعتر انجام بشه. اینجوری هم اون کارمندان بنده خدا که تو پلیس +10  کار می کنن؛ خیلی اذیت میشن؛ چون اینقدر ارباب رجوع دارن که فرصت سر خاروندن هم ندارن و هم مردم عادی علاف میشن. اگرم مشکل بار مالی استخدام نیرو هست به نظرم میشه این مشکل رو حل کرد. و اونم اینکه افراد وقتی وارد مرکز پلیس+10 میشن این آپشن رو داشته باشن که بخوان کارشون عادی انجام بشه یا ویژه!!! کسانیکه حالت ویژه رو انتخاب می کنن می تونن مبلغی مثلا 5 هزار تومان بیشتر پرداخت کنن تا کارشون سریع انجام بشه؛ دولت می تونه این پول ها رو صرف استخدام نیروی جدید در بخش ویژه کنه. این کار واقعا به نفع همه هست.

اولا عده ای به این شکل استخدام و دارای شغل میشن

ثانیا مقداری از بار کاری کارمندان فعلی کم میشه

ثالثا افرادی که علاف شدن به کارشون ضربه میزنه؛ می تونن با پرداخت مبلغ کمی (5 هزار تومان) و انتخاب حالت ویژه  سریع برن و به کارشون برسن.

رابعا افرادی هم که حالت عادی رو انتخاب می کنن هم کمی کارشون سریع تر انجام میشه چون یه عده می رن به سمت خدمات ویژه؛ و بخش عادی هم کار سریعتر جلو میره.

در واقع گرفتن چنین تصمیمی بهینه پارتو هست؛ بدون اینکه وضع کسی رو بدتر کنه؛ وضع عده زیادی رو بهتر می کنه.

---------------------------------------------

تنها ایرادی که ممکنه به این کار گرفته بشه اینه که این کار تبعیض امیزه و کسی که وضعش بهتر باشه میتونه بیشتر پول بده و سریعتر کارش انجام بشه و کسی که پول کمتری داره باید بیشتر منتظر بمونه. اگرچه این حرف اشتباه نیست اما مسئله اینه که وضعیت فعلی هم در واقع تبعیض آمیز هست؛ چرا که یک ساعت منتظر موندن برای دو تا آدم مختلف هزینه های متفاوتی داره واسه کسی که بیکاره شاید این یک ساعت مهم نباشه اما مثلا این یک ساعت برای یک مغازه دار و یا یک راننده تاکسی اتفاقا مهم هست. تو حالت فعلی هم مثلا یک ساعت انتظار داره تبعیض میزاره بین افراد!!! به عده ای ضرر میزنه در حالیکه به عده ای دیگه نه!!!

پ ن: سال ها قبل که همه قبض ها باید دستی پرداخت میشد؛ قبض های جریمه رو  فقط بانک ملی دریافت می کرد و اغلب هم چون شعب شلوغ میشد؛ پرداخت قبض کلی طول می کشید تو یکی از این شعب که من زیاد می رفتم؛ یه پیر مردی بود صبح می اومد تو شعبه و صف می گرفت هر موقع نزدیک نوبتش میشد؛ نگاه می کرد ببینه که؛ تو انتهای صف کی عجله داره؛ می رفت ازش یه پولی می گرفت و صفش رو می داد به اون و دوباره تو انتهای صف وای میستاد تا نوبتش بشه. فکر کنم درامدش از درامد اون کارمند بانک بیشتر بود و به اقتصاد هم کمک بیشتری می کرد. چون مثلا برای من که اون موقع دانش اموز دبیرستانی بودم؛ صف وای سودن شاید اهمیت زیادی نداشت ولی این کار این پیرمرد کمک می کرد افرادی که عجله دارن و هزینه فرصت تو صف وایسودن براشون بالاست کارشون سریعتر راه بیفته.

امروز داشتم آئین نامه ارتقا اساتید رو نگاه می کردم. که یکی از بنداش مربوط به این بود که اساتید باید حداقل یک مقاله فارسی داشته باشن. ولی من هر چی فکر می کنم نمی فهمم فایده این کار چیه؟ از بقیه هم پرسیدم اونها هم نمی دونستن. مقالات علمی؛ مثل مقالات روزنامه ای در مورد پفک نمکی و چیپس نیست که فارسی نوشته بشه تا عموم مردم بتونن ازش استفاده کنن. 

مقالات علمی هر زمینه عموما فقط توسط حرفه ای های اون زمینه قابل خوندن و فهمیده شدن هست؛ که این حرفه ای ها هم اولا تو هر زمینه محدودن و ثانیا تو کل دنیا پخشن. مثلا در زمینه دکتری من به جز من و استاد راهنمام و یکی دو تا از شاگردهای استاد راهنمام هیچکس دیگه ای تو ایران کار نمی کنه و اگر مثلا من یه مقاله فارسی هم بنویسم؛ در بهترین حالت فقط این دو سه نفر میتونن مقاله رو بخونن!!! بگذریم از اینکه در بسیاری از زمینه ها اصلا ما مجله فارسی نداریم مثلا در ریاضی و  در گرایش هایی مثل هندسه یا آنالیز عددی اصلا مجله فارسی  وجود نداره که حالا بخواهیم براش مقاله هم بنویسیم.

فرض کنید اصلا یک مجله فارسی انالیز عددی هم وجود داشته باشه و توش هم مقاله نوشته بشه؛ به جز اساتید و دانشجویان دکتری آنالیز عددی مگه کس دیگه ای هم میتونه و یا میاد این مجله رو بخونه؟ مسلما نه. این اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی هم براشون فرقی نمی کنه که مقاله فارسی باشه یا انگلیسی (تازه خوندن مقالات فارسی به دلیل معادل های عجیب و غریبی که به کار برده میشه سخت تر هم هست).

روی هم رفته میشه گفت:

اگر مقاله به انگلیسی نوشته بشه؛ x نفر ایرانی احتمالا اون رو بخونن و y نفر خارجی

اما اگر مقاله به فارسی نوشته بشه باز هم حداکثر همون x نفر ایرانی اون رو میخونن و 0 نفر خارجی.

کاملا واضحه که حالت اول به مراتب بهتر از حالت دوم هست.

تعریف از خودم نباشه!!! من کلا دست خطم خیلی خوب بود!!! ولی فکر می کنم تو چند سال اخیر داره خطم به سمت خراب شدن میره!!! علتشم اینه که کمتر چیزی می نویسم. سر کلاس ها پای تخته هم که زیاد می نویسم، چون می دونم نوشته ها قراره پاک بشه؛ خیلی اهمیتی به اینکه خوش خط بنویسم نمی دم!!! اگر روند همین جور جلو بره تا چند سال بعد دیگه از اون خط زیبا!!! چیزی نمی مونه. البته شاید این نگرانی تا چند سال دیگه کلا بی مورد بشه. چون ممکنه نرم افزارهای تشخیص خط اینقدر پیشرفت کنن که قادر باشن، دست خط های خرچنگ قورباغه رو هم متوجه بشن و بعد اون نوشته ما با یه فونت نستعلیق تبدیل به نوشته ای زیبا کنن.

ترامپ رئیس جمهور شد؛شاید به دلایل زیر:

1- اینکه آدم سرسختی بود و علی رغم همه هجمه هایی که بهش میشد؛ پا پس نکشید و اینقدر مقاومت کرد و مبارزه کرد تا پیروز شد.

2- همه آدم ها تو همه جای دنیا دوست دارن این جمله رو بشنون که: " این وضعیت زندگی که تو داری در مقابل توانمندی های تو؛ بسیار نامناسب محسوب میشه؛ ولی متاسفانه جامعه درست اداره نمیشه و تو نمی تونمی به حقت برسی"، ترامپ هم دقیقا این حرفی رو که همه دوست دارن به مردم امریکا زد.

3- به نظر میرسه جامعه امریکا نسبت به اروپا بسیار سنتی تر هست و هنوز نمی تونه باور کنه که یک زن هم می تونه آدم موفقی باشه و حتی رئیس جمهور بشه

الکوریتم های مبتنی بر تکنیک های عددی؛ بسیار سریعتر از الگوریتم هایی هستند که به صورت سیمبولیک (نمادین) یک مسئله رو حل می کنن. در مسائل بزرگ حتی وقتی که این امکان هست به کمک محاسبات سیمبولیک  مسئله رو  دقیق حل کرد و جواب دقیق به دست آوورد؛ اما مسئله زمان اینقدر مهم میشه که مجبور میشیم از خیر تحلیلی حل کردن بگذریم و مسئله رو به صورت عددی حل کنیم.

امروز داشتم سوالی رو حل می کردم؛ تو این مسئله باید چند هزار معادله ی غیر خطی حل میشد. که با روش های عددی این کار کمتر از 2  دقیقه طول می کشید!!! تو چنین مسائلی حتی اگر راه حل تحلیلی هم وجود داشته باشه؛ استفاده از اونها خیلی مقرون به صرفه نیست.

---------------------------

 پ ن: خیلی وقت بود چیزی ننوشته بودم؛ چیز خاصی هم به ذهنم نمی رسید که بنویسم. به خاطر همین گفتم یه مطلب همینطوری ینویسم که شد این مطلب.