برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

داشتن استعداد زیاد در هر زمینه ای میتونه یه امتیاز بزرگ محسوب بشه؛ ولی این استعداد همیشه با 2 تهدید رو برو هست.

1- پافشاری بر تصمیمات غلط.

فرض کنید ما از دو نفر می خواهیم که یک سنگ 100 کیلویی رو توی مدت 2 ساعت 10 کیلومتر جابه جا کنن. یکی از این دو نفر کسی هست که زور زیادی نداره (استعداد نداره) و اون یکی زور زیادی (استعداد) داره. نفر اول ممکن هست همون اول کار بدونه این کار برای اون نشدنی هست و بدون اینکه متحمل زحمتی بشه؛ شکست رو بپذیره و خودش رو بکشه کنار. اما نفر دوم که زور بازویی داره؛ شروع می کنه به بلند کردن سنگ و به زحمت اون رو چند ده متر جابه جا می کنه. البته نفر دوم هم موفق نمیشه با این تفاوت که 2 ساعت وقتش رو تلف کرده و کلی بدنش رو زخم و زیلی (اگه درست نوشته باشم!!!) کرده. در واقع در این مثال داشتن زور بازر برای نفر دوم نه تنها سودی نداشت که عملا به ضررش هم تموم میشه.

افراد با استعدادتر کمتر در مسیر اشتباه میفتن اما وقتی هم که در مسیر اشتباه میفتن دیرتر حاضر هستن اشتباهشون رو بپذیرن و اصرارشون بر عمل اشتباه بیشتر هست و فاجعه های بزرگ تری رو هم رقم میزنن!!! به علاوه عموما افراد با استعدادتر چون در زندگی کمتر شکست خوردن ترسشون از اعلام شکست بیشتر هست؛ به خاطر این وقتی که در مسیری غلط قرار می گیرن با اینکه می دونن ادامه مسیر اشتباه هست! ترس از اعلام شکست و تغییر مسیر باعث میشه کج دار و مریز به مسیر اشتباهشون ادامه میدن. 

در دانشگاه های تاپ کشور (مثل دانشگاه تهران)؛ دانشجوهای زیادی رو میبینید که در دبیرستان دانش آموزان فوق العاده ای بودن که تونستن جایی مثل دانشگاه تهران قبول بشن. ولی به دلایلی انگیزشون برای تحصیل رو از دست دادن؛ این افراد نه درس میخونن و نه انصراف میدن!!! انصراف نمیدن چون فکر می کنن این کار باعث میشه دیگرون فکر کنن او شکست خوردن!!!

2- تنبلی

تجربه های شخصی؛ کم کم افراد با استعداد روناخودآگاه به این نتیجه میرسونه که اونها این توانایی رو دارن که می تونن کارها رو (منظور کارهایی در راستای استعدادشون هست) رو بهتر و سریعتر از دیگرون انجام بدن و همین موضوع باعث میشه؛ که در انجام دادن کارها بیشتر تعلل کنن!!! بسیار زیاد میشه تو دور اطراف دانشجویانی رو دید که فقط شب امتحان درس میخونن و اتفاقا با همون یک شب درس خوندن هم نمره نسبتا خوبی می گیرن ولی حاضر نیستن تلاش بیشتری از خودشون بروز بدن تا به موفقیت هایی متناسب با استعدادشون برسن!!! جالبه که این افراد اغلب در جمع به این تنبلی شون افتخار می کنن (مثلا می گن من فقط یک شب درس ایکس رو خوندم و تونستم بشم 18) ولی در نهان دائما خودشون رو سرزنش می کنن که چرا دست از تنبلی بر نمی دارن تا بتونن به حداکثر موفقیت هاشون برسن (به جای حداقل). این افراد همیشه منتظر روز موعودی هستن که تنبلی رو کنار بزارن و به کمک استعداد خارق العاده شون (این عادت که کم تلاش کنن و نتیجه نسبتا خوب بگیرن؛ باعث میشه این افراد خیلی زیاد در مورد استعدادشون دچار توهم بشن؛ درسته که این افراد با استعداد هستن ولی اغلب اونقدر با استعداد نیستن که خودشون فکر می کنن!!!) به اهداف بزرگی که مد نظرشون هست برسن(عموما افراد تنبل اهدافشون هم خیلی خیلی بزرگ تر از هم توانایی هاشون و هم امکاناتشون هست). اما هیچ وقت اون روز موعود مدنظر این افراد نمیاد!!!

-----------

البته استعداد در هر زمینه ای یک کمیت صفر و یک نیست که بگیم یه عده دارن و یه عده ندارن؛ بلکه یک کمیت پیوسته است که هر کدوم از افراد یک مقداری از اون رو دارن و هر کدوم از افراد جامعه کم و بیش با هر دو تا از تهدیداتی که در بالا نوشتم روبرو هستن.

بعضی از آدم ها تو تاریخ خیلی مهم بودن طوریکه میشه تاریخ رو از زمان اونها به دو قسمت تقسیم کرد؛قبل از اون افراد و بعد از اون افراد؛ مثلا فرمانروایانی مثل اسکندر مقدونی؛ داریوش و چنگیزخان.

یا در دنیای علم افرادی مثل نیوتن؛لویی پاستور و گالیله.

اما صنعت گران و مخترعین ؛حرفه ای هم بودن که دنیای ما رو تغییر دادن مثل برادران رایت؛ توماس ادیسون و هنری فورد.

از نیمه دوم قرن نوزدهم تولید خودرو در اروپا آغاز شده بود ولی خودرو وسیله ای گران محسوب میشد که فقط طبقه ثروتمندان می تونستن اون رو بخرن؛ اما در اوایل قرن بیستم هنری فورد در امریکا ایده ای انقلابی در تولید خودرو رو به کار گرفت؛ و باعث شد تولید خودرو انبوه و در عین حال ارزان بشه به طوریکه همگان بتونن ازش استفاده کنن.

یکی از ادم هایی که درآینده اسمش در ردیف بزرگانی مثل ادیسون و هنری فورد  قرار خواهد گرفت (البته از همین حالا هم قرار گرفته!!!) ایلان ماسک هست.ایلان ماسک مدیر عامل شرکت تسلا موتورز در امریکاست. شرکتی که چند سالی هست با قدرت وارد میدان شده و با تولید انبوه و ارزان خودروهای برقی داره نوید پایان سلطنت بنزین رو میده.(البته این به ضرر کشورهای تولید کننده نفت هست!!!) ایلان ماسک؛ هنری فورد قرن بیست و یکم در صنعت خودرو هست.خودرو مدل 3 تسلا موتورز چند روز قبل در مدت کمتر از 24 ساعت بیش از 200 هزار سفارش دریافت کرد!!!!

هنوز چند روز از این موفقیت نگذشته بود که این بار شرکت اسپیس ایکس که توسط ایلان ماسک تاسیس شده؛ تونست یک موفقیت بزرگ کسب کنه و موشکی رو که به فضا فرستاده بود رو سالم روی عرشه یک کشتی در اقیانوس فرود بیاره. فیلم این فرو حیرت انگیز موشک فالکون 9 شرکت اسپیس ایکس رو می تونید اینجا ببینید. اینکار باعث کاهش چشمگیر هزینه های پروازهای فضایی میشه. کلا پروژه های اکتشافی فضایی خیلی گرون هستن(مثلا پروژه فرود انسان بر ماه؛ آپولو،  به دلیل هزینه های زیاد در سال 1972 و بعد از آپولو 17 متوقف شد) و این کار اسپیس ایکس؛ یک گام واقعی برای کاهش هزینه سفرهای فضایی محسوب میشه.

جالبه که ایلان ماسک دو روز بعد از شروع دوره دکتری در رشته فیزیک؛ دانشگاه استنفورد رو رها می کنه و میره به دنبال ایده های خودش!!!!

ایلان ماسک طرح های مختلفی رو همچنان در دست اقدام داره (توسط شرکت هایی که او تاسیس کرده در حال انجام هستن) که می تونید تعدادی از اونها رو در ویکیپدیا بخونید.

به هر حال دنیای بعد از ایلان ماسک با دنیای قبل از او متفاوت خواهد بود. و ایلان ماسک یکی از بزرگان عرصه صنعت و تکنولوژی لقب خواهد گرفت. (یا گرفته است!!!)

برخی از اشخاص معروف تاریخ مثل اسکندر مقدونی یا خشایارشاه به نظر ما خیلی قدیمی هستن؛ در حالیکه فاصله  ما و اونها چیزی در حدود 2300 سال هست.حالا تصور  کنید که فردی مثل پادشاه خوفو فرمانراوی مصر از سلسله چهارم؛ چیزی در حدود 4600 سال پیش بر مصر حکومت می کرد و همون موقع ها هم دستور ساخت هرم بزرگ خوفو رو میده(بزرگ ترین هرم جیزه).

یعنی در زمان افرادی مثل اسکندر؛ نگاه اونها به فردی مثل خوفو مثل نگاه فعلی ما به اسکندر هست.فکر کنم هردوت مورخ معروف یونانی 2400 سال قبل؛ خودش شخصا رفته و اهرام مصر رو دیده. در زمان هردوت بیش از 2200 سال از زمان ساخت اهرام گذشته بوده؛ در حالیکه اون موقع جایی مثل تخت جمشید یه ساختمون نوساز بوده!!!

البته در گذشته های دور در بابل (تقریبا عراق کنونی)؛ هم تمدن های بزرگی وجود داشته؛ ولی آثاری که از مصر به جا مونده؛ بسیار بیشتر و عظیم تر هست. آثار باستانی برجای مانده در مصر اینقدر قدیمی هست که آثار باستانی سایر کشورها در برابر اون اصلا باستانی حساب نمیشه!!!

جالبه که بدونید که قدیمی ترین متن ریاضی نوشته شده که الان در دسترس هست؛ یک نوشته مصری به نام پاپیروس مسکو (این نوشته در موزه مسکو نگهداری میشه)هست که مربوط هست به 3900 سال پیش (تقریبا 1500 سال قبل از اینکه این یونانی های مدعی بخوان کشفی تو ریاضی انجام داده باشن!!!)؛ مسئله های جالبی هم داخل این پاپیروس هست که می تونید بعضی هاش رو اینجا بخونید. من حدس می زنم بیشتر از نصف مردم فعلی دنیا هم نتونن مسئله شماره 14 رو حل کنن. متاسفانه نویسنده این متن ریاضی مشخص نیست.

جالبه که در پاپیروس مسکو؛ مسئله شماره 10 اختصاص داره به پیدا کردن مساحت جانبی یک نیم کره(سبد)!!! معلومه که مصریان باستان احتمالا فرمول معرف 4*pi*r^2 برای مساحت جانبی کره رو بلد بودن (البته نه به صورت فرمولی که ما به کار می بریم)!!! (من موندم اونا چطور بدون بلد بودن انتگرال به این فرمول رسیدن). و جالبه که براساس روش اونها و مقایسش با فرمول اصلی که ما داریم عدد Pi ،برابر 3.16 تقریب زده میشه (یعنی مصریان از تقریبا 3.16 برای پی استفاده می کردن) که برای تقریبا 4000 سال پیش عالیه!!! فکر کنم (اونجور که از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت یادم مونده) بابلیان باستان برای عدد پی ار تقریب 3 استفاده می کردن که به مراتب از تقریب 3.16 مصریان بدتر هست؛ و با توجه به پیشرفت بابلیان در ستاره شناسی؛ ویل دوران این تقریب 3 برای عدد پی رو برای بابلیان ناکافی میدونه در حالیکه در مورد تقریب مصریان( و خوبی اون تقریب)، در کتابش به کنایه میگه یکی از افتخارات بشری این بوده که بعد از 4000 سال؛ تقریب 3.16 مصریان رو به 3.14 بهبود داده!!!.)

بعد از پاپیروس مسکو؛ دومین نوشته قدیمی ریاضی؛ پاپیروس رایند هست؛ که مربوط هست به 3700 سال قبل و در موزه بریتانیا نگهداری میشه. نویسنده این متن فردی  به نام آهمس هست. بنابراین میشه گفت قدیمی ترین ریاضیدانی که ما اسمش رو بلدیم باید همین آقا یا خانم آهمس باشه.توی این پاپیروس میشه مسائلی در مورد پیدا کردن شیب هرم و یا مسائلی در زمینه تصاعد هندسی رو دید.

-----

در مورد اهرام مصر هم، من فکر می کنم پادشاه خوفو کار درستی کرد که چند صد هزار نفر آدم رو به کار گرفت تا براش هرم بسازن؛ افرادی که این هرم رو ساختن؛ افتخار کار در بزرگ ترین پروژه مهندسی دنیای باستان نصیب شون شده و باید خوشحال هم باشن (مثل این میمونه که در زمان فعلی یه نفر بخواد در زمینه فرستادن انسان به مریخ مشغول به کار بشه). اگر اون افرد هرم نمی ساختن کلا وقتشون به کارهای بیهوده دیگه ای می گذشت. (مثل بقیه مردم 4500 سال پیش که هرم نساختن!!!)تازه از نظر اقتصادی هم کار پادشاه خوفو (همچنین خفرع و منکورع) به نفع مردم مصر شده و یه جورایی درآمدی که مردم روزگار فعلی مصر از هنر اجدادشون میبرن خیلی بیشتر از هزینه ساخت این اهرام هست.

این شاهکار مایکروسافت رو اینجا ببینید.



سال نو مبارک

*************************************************************************

بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود


بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه


بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه تر از فصل شکفتنم کرد


بهار اومد با یه بغل جوونه 
عیدو اورد از تو کوچه تو خونه


خیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون
خونه ما همیشه منتظر یه مهمون


بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی


یه آشنا که مثل قصه ها بود
خواب و خیال همه بچه ها بود


یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

آخ که چه زود قلک عیدیهامون 
وقتی شکست باهاش شکست دلامون

بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد


چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت 
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت


بهار اومد پنجره ها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد


یه حرف که از حرفهای من کتاب شد
حیف که همش یوال بی جواب شد


دروغ نگم هنوز دلم جوون بود 
که صبح تا شب دنبال آب و نون بود


بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود


بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی


وا بکنیم پنجره ها رو یا نه
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه


یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

 

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت 
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت

"محمدعلی بهمنی"

این ترانه رو با صدای زنده یاد ناصر عبدالهی رو اینجا بشنوید.