برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

«مَنْ حَاوَلَ اَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللّهِ کَانَ اَفْوَتَ لِمَا یَرْجُوا وَ اَسْرَعَ لِمَا یَحْذَرُ».

امام حسین (ع) فرمود: «کسى که با نیرنگ و معصیت خدا، در پى به‏دست آوردن چیزى رود، کمتر به آنچه امید دارد مى‏رسد، و زودتر به آنچه مى‏ترسد، دچار مى‏شود».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲ ح۱۹ )

---------------

«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ لَمْ یَکُنْ فِیهِ کَثِیرُ مُسْتَمْتِعٍ: اَلْعَقْلُ، وَ الدّینُ وَ الاَدَبُ، وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ».

امام حسین (ع) فرمود: «پنج چیز است که در هرکسى نباشد، خیر زیادى در او نیست: عقل، دین، ادب، حیا و خوش‏خویى».

(حیاة الامام الحسین(ع)، ج ۱ ص۱۸۱ )

--------------------------

من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.


کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

(نزهه الناظر،ص88)

---------------------------------

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.


از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج75،ص119)

---------------------------

إنَّ أجوَدَ النَّاسِ مَن أعطیَ مَن لا یرجُو.


بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش ‌کند.

(کشف ‌الغمّة، ج2، ص30 )


---------------------------------

إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ


نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید

(نزهه الناظر،ص 81)

--------------------------------------

اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا

 

اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.

(بحارالأنوار، ج 75، ص 121)

----------------------------------

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِ ؛


هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.

(بحار الأنوار، ج 68، ص 184)



انتشار مقاله دانشمندان چینی در نشریه علمی 'مولکولار تراپی' نشان می دهد آنها برای نخستین بار توانسته اند از روش بازنویسی ژنتیکی برای تغییر 'دی ان آ' استفاده کنند تا از بیماری های جنینی جلوگیری کنند.

به گزارش ایرنا نتایج این تحقیقات که در این مجله علمی منتشر شده است بیانگر آن است محققان چینی توانسته اند از روش و فن بازنویسی ژنتیکی استفاده کنند تا اختلالات ژنتیکی ناشی از تغییرات برخی از ژن ها در 'دی ان آ' را برطرف کنند.

اختلالات ژنتیکی از دوران شکل گیری جنین و نوزادی باعث بیماری هایی می شود که می تواند تا آخر عمر زندگی یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد ضریب وجود این اختلالات یک در میان پنج هزار نفر است.

محققان دانشگاه فناوری شانگهای که روی این پروژه کار کرده اند می گویند که نتایج تحقیقات و آزمایش های آنها روی 16 مورد از 18 مورد تغییر ژن های 'دی ان آ' با روش بازنویسی ژنتیکی، موفق بوده است.

'خوانگ شین شو' از جمله محققان ارشد که روی این طرح کار کرده است می گوید این دستاورد موجب می شود تا بسیاری از بیماری های ژنتیکی در میان کودکان دیگر بروز نکند.

وی می افزاید که با روش بازنویسی، بسیاری از ژن ها در سلول های انسان و در نظام ژنتیکی جنین تغییر می کند و حالا این امید به وجود آمده است که بسیاری از بیماری های ژنتیکی دوران شکل گیری جنین و کودکی، قابل درمان است. (منبع)

-------------------------------

با این پیشرفت ها ان شالله  در آینده بر اغلب بیماری های ارثی غلبه می کنیم.  همانطور که تا به حال بر طاعون، آبله، سرخک، فلج اطفال و ... غلبه کردیم. چقدر خوب میشه تا دیگه هیچ  کودک نابینا، ناشنوا، لال و ... متولد نشه.

امروز دوستی بهم گفت فردا سایپا ماشین پیش فروش می کنه نمی خری! گفتم لازم ندارم، گفت بخر گرون میشه. گفتم ببینم چی میشه!!!

---------

این گفتگو من رو یاد قضیه حباب ها چکونه شکل می گیرن انداخت که چند سال پیش خونده بودم.

چهار نفر رو در نظر بگیرید که نفر اول و دوم هر کدوم 1000 تومان پول دارن و نفر سوم یک خودکار هزار تومنی داره و نفر چهارم رو هم به عنوان نخودی فعلا در نظر بگیرید. حالا الگوریتم زیر رو اجرا کنید:

گام اول: نفر چهارم به نفر اول میگه  که قراره خودکار گرون بشه و کار رو استارت میزنه. نفر اول  میره از نفر دوم که هزار تومن داره، هزار تومن قرض می کنه و با پول خودش که هزار تومن بود میده به نفر سوم و خودکار رو به قیمت 2000 تومن میخره.

حالا: نفر اول یک خودکار داره که قیمتش 2000 تومن هست. نفر دوم هزار تومن از نفر اول طلب داره و نفر سوم هم 2000 تومن پول داره. تا حالا قیمت خودکار شده 2000 تومن

____

گام دوم: نفر دوم میبینه قیمت خودکار رفت بالا، برای اینکه از بقیه عقب نمونه میره از نفر سوم 2000 تومن قرض می کنه و با احتساب اینکه از نفر اول هزار تومن طلب داره؛2000 تومن رو به نفر اول میده و  خودکار رو به قیمت 3000 تومن از نفر اول میخره.

حالا: نفر اول 2000 تومن پول داره. نفر دوم یک خودکار داره که 3000 تومن می ارزه و نفر سوم 2000 تومن طلب از نفر دوم داره. تا اینجا قیمت خودکار شده 3000 تومن.

-------

گام سوم: نفر سوم میره از نفر اول 2000 تومن قرض میکنه و با احتساب اینکه 2000 تومن از نفر دوم طلب داره خودکار و به قیمت 4000 تومن از نفر دوم میخره.

حالا : نفر اول 2000 تومن طلب داره، نفر دوم 2000 تومن پول داره و نفر سوم یک خودکار داره که 4000 تومن می ارزه. قیمت خودکار رسیده به 4000 تومن.

------

اینجا دیگه کار متوقف میشه، اما نفر چهارم میبینه تو این بازی قیمت خودکار 4 برابر شده!!!


البته می تونه قضیه بدتر از این هم بشه. اونم اینه که نفر اول دوباره 2000 تومن از نفر دوم قرض کنه و چون طلب 2000 تومنی از نفر سوم داشت. بره خودکار رو از نفر سوم به قیمت 5000 بخره و در عوض 1000 تومن به نفر سوم بدهکار بشه و اینجوی قیمت خودکار رو به 5000 تومن برسونه!!! و با ادامه این روند قیمت خودکار می تونه میل به بینهایت کنه!!!

--------------------------------

این قضیه این روزهای ماست.

امروز یکی از دوستان  قدیمی رو دیدم که بهم گفت آزمون بانک قبول شده و میخواد بره بانک کار کنه. این دوستم سال هاست گه کارمنده و لیسانس داره که اون رو هم از جای درست و حسابی نگرفته و سال ها از زمان تحصیلش گذشته و چون سال هاست که کارمنده (بیشتر از 7 ساله کارمنده و 10 سال هست که لیسانس گرفته و سنشم الان 34 سال هست) اصلا فرصت چندانی برای درس خوندن نداشت (خودش بهم می گفت)، همینجوری تفننی آزمون شرکت کرده و قبول شده(مصاحبه رو هم قبول شده)، هیچ پارتی و اینها هم نداره.

حالا من تعجبم از خیلی از فارغ التحصیل های جدید هست که تو این آزمون ها شرکت می کنن و قبول نمیشن!!! وقتی این آدم با این شرایط تونسته قبول بشه؛ پس معلومه این آزمون ها خیلی ساده اس و هرکسی کمی تلاش کنه تو یکی از این آزمون ها قبول میشه. البته با یک نمونه نمیشه قضاوت کرد اما به هر حال این نشون میده که سطح کیفی شرکت کننده ها تو آزمون ها چقدر نازل هست.

برعکس تصور خیلی ها من فکر می کنم الان فرصت های خیلی خوبی برای موفقیت در ایران وجود داره. باور کنید کیفیت خروجی دانشگاه ها در کل کشور فوق العاده پایین هست و این یعنی یک ذره تلاش کردن می تونه هر کسی رو از انبوهی از افراد سیاهی لشکر جلو بندازه.


آدم به جای توقع داشتن از این و اون؛ یک کم هم باید خودش تلاش کنه. بچه یکی از اقوام؛ دوساله داره برای کنکور تجربی میخونه؛ امسال زیست شناسی رو زده 4 درصد!!! آخه این چه طرزه (طرز رو نمی دونم درست نوشتم یا نه!) درس خوندن هست دو سال زیست بخونی و اخرش 4 درصد بزنی!!! البته انصافا درصدش نسبت به بقیه خوب بوده چون بچه یکی دیگه از اقوام زیست رو زده بود منفی 2 درصد!!! و بااینکه بقیه درصدهاش هم در حد صفر بود، هنوز از سی درصد داوطلبان کنکور تجربی جلوتر بود!!!

به هر حال درس خوندنی که به این صورت باشه که یک شب قبل از امتحان یک جزوه گیر بیاری و بخونی و فردا یه امتحانی بدی و بعد از استاد التماس دعا داشته باشی برای پاس شدن، نمی تونه منجر به نتیجه خاصی بشه

خوشبختانه تیم پلی استیشن ایران در مسابقات جاکاراتا خیلی خوب ظاهر شده و به فینال رسیده. مسابقات داره تو آپارات زنده پخش میشه. تا چند دقیقه دیگه فینال شروع میشه. امیدوارم طلا رو کسب کنیم!!! حیفه که مدال های این رشته این دوره حساب نمیشه ولی از 4 سال آینده (مسابقات آسیایی چین) مدال های این رشته هم حساب میشه.

نصف جوان های ایرانی PES و FIFA بازی می کنن، حیفه که نتونیم قهرمان بشیم. جالبه که گزارشگر هم وجود داره و بازی ها دارن گزارش میشن تو آپارت. 

-------------------

بچه بودم از این پلی استیشن و اینها که خبری نبود؛ یه دستگاه هایی بهشون می گفتن میکرو؛ عکسش رو میتونید اینجا ببینید. ما هم همش میرفتیم بازی کاراته (کنگ فو) رو بازی می کردیم. من بین تمام دوستام اولین نفری بودم که تونستم بازی کنگ فو (یکی از محبوب ترین بازی های اون موقع و محبوب ترین باری در محله ما) رو تا اخر برم و بازی رو تموم کنم. بعد از این افتخار بزرگ و کسب قهرمانی در بازی کاراته، وقتی که میرفتم داخل گیم نت ( البته اون موقع ها ما بهشون می گفتیم مغازه آتاری!!!) دیگه خودم کاراته بازی نمی کردم، وایمیسودم کنار تا بقیه وقتی گیر می کنن من براشون رد کنم.

قارچ خور (سوپر ماریو) هم که برای خودش عالمی داشت، نمی دونم اصلا کسی تونست این بازی رو تا آخرش بره یا نه!!! من با اینکه در زمان خودم یکی از بهترین ها محسوب میشدم، نتونستم به این مهم نائل بشم!!!

-------------

الآن خیلی خانواده ها رو میبینم که نگرانن که بچه هاشون بیش از حد بازی کامپیوتری انجام میدن و میگن قبلا اینجوری نبود. درحالیکه قبلا هم همینجور بود. تو کلاس 4-5 ابتدایی هر چی پول دستم میرسید، می دادم  و می رفتم تو این مغازه های اتاری!!! بازی می کردم. تنها عاملی که باعث میشد نتونیم صبح تا شب بازی کنیم نداشتن پول بود. اون سال ها مدرسه ما سه شیفته بود و کلاس های ما از ساعت 10 صبح شروع میشد تا 2 بعد از ظهر.  من هر روز ساعت 8:30 از خونه میزدم بیرون میرفتم سر را مدرسه یک ساعت بازی می کردم. یه مغازه آتاری بود به اسن مغازه احمد آقا، من اینقدر رفته بودم مغازه اش که گاهی مغازه می سپرد دست من می رفت خودش خونه صبحانه بخوره. الآن که خوشبختانه این وسایل بازی زیاد شده و تو خونه ها هست و بچه ها با خیال راحت بازی می کنن.

------------

بعضی وقت ها چند نفره پولامون رو میزاشتیم رو هم و یه دستگاه میکرو رو شب کرایه می کردیم میاوردیم خونه، تا صبح بیدار بودیم و همش بازی می کردیم.

--------------

الآن دیگه اصلا حوصله این بازی ها رو ندارم ولی هر از گاهی بچه یکی از برادارم مجبورم میکنه لپ تاپ رو به پی سی وصل کنم و باهاش کانتر بازی کنم. هر چند که با اینکه اون 10 سالش هست به راحتی من رو شکست میده!!!

ولی این رو هم اضافه کنم که کلا این بازیها یه وقت تلف کردن تمام عیار هست!!! هر چی از این بازی ها آدم دورتر باشه، راحت تره.


فناوری واقعیت مجازی بزودی انقلاب بزرگی در بازی های کامپیوتری ایجاد میکنه، و احتمالا در آینده ای نه چندان دور، ورزش های مرسوم از رونق میافتن و جاشون رو مسابقات بازی های کامپیوتری می گیره

____________

ایران طوفانی شروع کرد؛ همون ثانیه های اول ایران یک گل به ژاپن زد. گزارشگره هم خیلی با هیجان گزارش میکنه.

پ ن: بازی اول رو حسن پاجانی از بازیکن ژاپنی 3 یر 1 برد.

پ ن 2: متاسفانه ایران بازی رو به ژاپن باخت و نایب قهرمان شد.

این چند روزه توی 49 امین دوره کنفرانس سالانه ریاضی ایران بودم. اگه بخوام صادقانه بگم، خیلی کنفرانس بی کیفیتی بود!!!  پارسال همدان بهتر بود.

------------

ابته برای من یه حسن داشت. چون کنفرانس تو علم و صنعت برگزار میشد، من بعد از 3 سال دوباره رفتم خوابگاه و خوشبختانه یکی از دوستان هنوز تو همون اتاق ما تو خوابگاه ساکن بود. و باعث شد برم اون اتاق و کلی خاطره برام تجدید شد.