برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

اگر از من بپرسن که بهترین سریالی که تا به حال در تلوزیون ایران درست و پخش شده چیه؟ من قطعا خواهم گفت:" قصه های مجید". مجید (مهدی باقربیگی) خیلی بزرگ شده و عکس حالاش رو میتونید اینجا ببینید.

خوبی مجید این بود که یک نوجوان کاملا معمولی بود، گاهی دروغ می گفت، گاهی نمراتش بد میشد، گاهی جوانمردی میکرد، گاهی میترسید و گاهی شجاع بود. درست مثل همه ادم ها.

----------

گفتم مجبد گاهی شجاع بود یاد یه فیلم مستند افتادم. چند وقت پیش یه فیلم مستند دیدم در مورد اینکه یه تعداد محقق میخواستن بدونن ساعت بیولوژیک بدن چطور کار می کنه. از یک نفر خواستن بره تنها توی یک غار کاملا تاریک و چند هفته تک و تنها تو اون غار بمونه، هر روز یکبار باهاش داخل غار تماس می گرفتن و ازش میپرسیدن به نظرت الآن ساعت چنده؟ من برام موضوع فیلم خیلی مهم نبود، بیش از موضوع فیلم دل و جرات اون شخص بود که بدون هیچ ترسی چند هفته تک و تنها توی یه غار تاریک موند!!!

احتمالا خیلی از شماها تابلوهای الکتریکی که روش یک نوشته در حال حرکت نشون داده میشه رو دیدید. مثلا توی اتوبوس های بین شهری روش مینویسه: "مسافرین محترم لطفا در اتوبوس زباله نریزید" و اینجور چیزها. این نوشته ها به ظاهر کلماتی متحرک هستند که در حال حرکت هستند اما در واقع اون صفحه نمایش از تعداد زیادی لامپ ریز تشکیل شده که به سرعت و در هر ثانیه بارها روشن و خاموش میشن و این توهم رو به وجود میارن که تصویر متحرک می بینیم.

من فکر می کنم این عالم هم یک چیزی شبیه به همون صفحه الکتریکی هست. این عالم از تعداد بسیار بسیاز زیاد از اون لامپ های کوچک تشکیل شده که در هر ثانیه هزاران هزار میلیارد بار روشن و خاموش میشن تا تصویری که ما از عالم داریم به وجود بیاد. در واقع دنیایی که ما داریم توش زندگی می کنیم در هر ثانیه هزاران هزار میلیارد بار نابود و دوباره ساخته میشه!!!

انگار یه کامپیوتر مرکزی در عالم وجود داره، در هر لحظه اطلاعات به اون کامپیوتر مرکزی فرستاده میشه، اون کامپیوتر مرکزی در کسر بسیار بسیار کوچکی از ثانیه محاسبات مربوط به لحظه بعد رو انجام میده و بعد دنیای جدید با خاموش شدن تعدادی از نقاط قبلی و روشن شدن نقاط جدید شکل میگیره.

آیندگان یه روزی به درست بودن این نظریه پی میبرن!!! حدود دو هزار و پانصد سال پیش هم، دموکریت دانشمند یونانی ادعا کرد که مواد از ذرات ریزی به نام اتم تشکیل شدن اما دوهزار و پانصد سال طول کشید که درستی نظریه اش آشکار شد.  البته گویا نظریه وجود اتم ابتدا توسط هوشتانه شیمیدان (کیمیاگر) ایرانی عصر هخامنشی عنوان شده و سپس همزمان با حمله خشایارشاه به یونان توسط هوشتانه به دانشمندان یونانی اون زمان منتقل شده.

----------------------

الآن که این پست رو داشتم می نوشتم یه لحظه این سوال به ذهنم رسید که واقعا نیرو چیست؟ جوابش رو نمی دونم!!! منظور من اینه وقتی مثلا کره زمین به یک جسم نیرو وارد می کنه دقیقا داره چی کار می کنه؟ یعنی زمین یه چیزی سمت اون جسم میفرسته (به اسم نیرو) و به اون جسم میگه پاشو بیا پیش من!!! یا وقتی دو قطب همنام آهنربا رو به هم نزدیک می کنیم این دو آهنربا همدیگر رو دفع می کنن. آهنربای دوم از کجا میدونه آهنربای اول همون دوره براست!!! تا ازش دور بشه.

علی رغم همه مشکلات موجود در دنیا،  به نظر میرسه بشریت در زمینه اقتصادی در مسیر درستی در حال حرکت هست. فقر مطلق در دنیا در کمتر از 25 سال  حدود 65 درصد کاهش پیدا کرده . این یک دست آورد چشمگیر برای انسان هاست . فکر نمی کنم در هیچ برهه ای از تاریخ انسان ها اینجور تونسته باشن در مدتی کوتاه در این حجم بر فقر غلبه کنن. البته بخش بزرگی از این دست اورد مربوط به هند و چین میشه که تا 30-40 سال پیش حدود 1.5 میلیارد نفر فقیر داشتن و الآن روزه به روز داره اوضاعشون بهتر میشه.  البته در افریقای زیر بیابان صحرا و همچنین در خاورمیانه فقر مطلق اندکی افزایش هم پیدا کرده اما در شرق آسیا به شدت کاهش پیدا کرده. 

وقتی مقاله ای برای مجلات فرستاده میشه اغلب سه اتفاق براش میفته:

حالت اول: مقاله مورد پذیرش قرار می گیره

حالت دوم: مقاله رد میشه، اما نظرات داوری باعث میشه که نویسنده بتونه مقاله رو یهبود بده.

حالت سوم: مقاله رد میشه، به این دلیل که اصلا داورها نفهمیدن مقاله چیه؟ و چی میخواد بگه!!! در این حالت فقط اعصاب خردی برای نویسنده میمونه.

من وقتی مقاله ای می نویسم که ریجکت میشه، بعدا اصلا حوصله اصلاحات اون رو ندارم!!! الآنم وسط اصلاح یه مقاله ریجکت شده بودم که حوصله ام سر رفت اومدم اینجا اینها رو بنویسم!!!

نوشتن یک مقاله برای نویسنده ماه ها طول میکشه، بدون اینکه واقعا ثمر خاصی داشته باشه. به جز اندک مقالات خاص در دنیای علم (مثل مقاله 1905 آلبرت انیشتین در مورد نسبیت خاص) اغلب مقالات چیز خاصی نه به دنیا و نه به نویسنده اضافه نمی کنن.

واقعا اون 6 ماهی که گذاشته میشه برای نوشتن یک مقاله میتونه به ده ها کار مفیدتر بگذره. مثلا اگر کسی 6 ماه وقت بزاره و یک مقدار زبان روسی یا چینی یا عربی یا فرانسه و ... یادبگیره، خیلی مفیدتره تا اینکه بره و مقاله بنویسه.

توی دنیا هر ساله انبوهی از مقالات داره تولید میشه، دلیلش هم اینه که درست یا غلط مقالات معیار ارزیابی اساتید قرار گرفته. اما به نظر من کمتر از 10 درصد این مقالات واقعا حرفی برای عرضه دارن و بقیه یک مشت نتایج کاملا استاندارد هستند.

اما باید یک نکته رو هم در نظر گرفت اونم اینه که باید انبوهی مقاله نوشته بشن تا اینکه بینشون چند تا مقاله به درد بخور هم دربیاد.