برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری صداوسیما از این د ناو (ای تی ان)، یک معلول سیاهپوست آمریکایی که مبتلا به کرونا بود، به دلیل عدم رسیدگی در بیمارستان جان خود را از دست داد. پزشکان حدود یک هفته از مراقبت درمانی این معلول که مایکل هیکسون نام دارد، خودداری کردند. توضیحات پزشک به همسر او به شرح زیر است:

پزشک: چون دیگر زندگی اش زندگی با کیفیتی نیست.

ملیسا هیکسون، همسر سیاهپوست معلول: منظورتان چیست؟ چون فلج است و مشکل ذهنی دارد، زندگی اش کیفیت ندارد؟
پزشک: همینطور است.

ملیسا هیکسون: پس کشتن یک نفر (پزشک سخنان او را قطع کرد)
پزشک: فکر نمی‌کنم این کشتن باشد.

برای نجات جان این مرد، او را تحت درمان و مراقبت‌های پزشکی قرار ندادند، چون از نظر آن‌ها «کیفیت زندگی او» ارزش نجات دادن نداشت.

پزشک: موضوع این است که آیا کمک به او باعث بهبود کیفیت زندگی و خواهد شد؟ آیا این کمک به او در بهبود هیچ چیزی کمک خواهد کرد؟ و آیا او در نهایت نتیجه را تغییر خواهد داد؟ جواب همه این سؤالات خیر است.

ملیسا هیکسون: منظورتان چیست که جواب همه این‌ها منفی است؟
پزشک: چون زندگی او کیفیت ندارد.

ملیسا هیکسون، همسر سیاهپوست معلول: منظورتان چیست؟ چون فلج است و مشکل ذهنی دارد، زندگی اش کیفیت ندارد؟
پزشک: همینطور است.

ملیسا هیکسون: چه کسی تعیین می‌کند زندگی یک نفر کیفیت دارد یا نه... چه کسی می‌گوید اگر کسی معلول باشد، زندگیش بی کیفیت است؟
پزشک: من تصمیم گیرنده نیستم. با این حال، پاسخ به این سؤال که (این کمک) تاثیری در کیفیت زندگی او خواهد داشت یا کیفیت زندگی او را بهبود خواهد بخشید، منفی است.

ملیسا هیکسون: چرا؟ زنده بودن کیفیت زندگی را بهبود نمی‌بخشد؟
پزشک: با وصل بودن این همه شلنگ به بدن و بیش از دو هفته وصل بودن به دستگاه تنفس، زندگی او بهبود نمی‌یابد. همه بیماران ما اینجا کوویدی هستند و مشکل تنفسی دارند. آن‌ها بیش از دو هفته است که اینجا هستند.

ملیسا هیکسون: پس دستگاه تنفس تا زمانی که بمیرند به آن‌ها وصل است؟
پزشک: اگر بخواهم صادقانه بگویم، بله.

ملیسا هیکسون: پس اگر کسی نمیرد، شما می‌گویید که این فقط یک احتمال بود؟
پزشک: تعداد آن‌ها انگشت شمار است. سه بیمار بودند که دوام آوردند.

ملیسا هیکسون: پس سه نفر جان سالم به در بردند؟
پزشک: همینطور است.

ملیسا هینکسون: بسیار خب.
پزشک: منظورتان را می‌فهمم. (با خودتان می‌گویید که) سه نفر (جان سالم به در برده اند)، (همسر من) با آن سه نفر فرقی ندارد. اما آن سه نفر جوان هستند و هیچ مشکل پزشکی (جسم) ندارند. این مرد (همسرت) جوان است، اما مشکلات پزشکی زیادی دارد.

مایکل هیکسون از سال ۲۰۱۷ پس از حمله‌ای قلبی از دو دست و دو پا فلج شد و به علت کمبود اکسیژن دچار آسیب مغزی شد. وی در مرکز نگهداری معلولان مبتلا به کووید ۱۹ شد و در بیمارستان بستری شد. اما پزشکان از درمان او خودداری کردند.

=====================

 

من از این پزشک متعهد حمایت میکنم و به نظرم کار کاملا درستی انجام داده، وقتی منابع محدود هست و متقاضی زیاد باید منابع در اختیار کسانی قرار بگیره، شانس بیشتری برای زنده بودن دارن.

این پزشک خیلی راحت میتونست یه دستگاه به این بیمار وصل کنه و خودش رو راحت کنه و بعد بیاد از کمبود امکانات بناله و همه هم براش دست بزنن، اما حاضر نشده منطق رو فدای خوب جلوه دادن خودش بکنه، چنین افرادی واقعا شایسته تقدیر هستن.

فرض کنید شما در صحنه جنگ حضور دارید و دو در حال عقب نشینی دو نفر زخمی هستن و شما میتونید یکی رو با خودتون به عقب ببرید، طبیعیه که باید کسی رو ببرید که شانس بیشتری برای زنده بودن داره. این رو میشه با آمار و احتمال هم نشون داد که این تصمیم بهینه هست.

 

 دولت برای حمایت از مستاجران تصمیم گرفته که در تهران به کسانیکه واحدهای کمتر از ۷۵ متر اجاره میکنن، وام ودیعیه مسکن بده!!!

 

 نوابغ پیشنهاد دهنده طرح پیش خودشون فکر کردن با گذاشتن شرط واحدهای کمتر از ۷۵ متر دارن از محرومین حمایت میکنن چرا که فکر میکنن افرادی که وضعشون خوب هست واحدهای بزرگ‌تر از ۷۵ متر رو اجاره میکنن و افراد کمتر برخوردار واحدهای کمتر از ۷۵ متر رو، بنابراین خواستن با این طرح از دهک های پایین جامعه حمایت کنن.

 

اما این طرح به ضرر دهک های پایین و به نفع دهک های بالا تموم میشه چون:

 

افرادی رو در نظر بگیرید که توان اجاره واحدهای ۷۵ تا ۱۰۰ متری رو دارن، این افراد وقتی ببینن شرایط وام خوبه، قید ۱۰-۲۰ متر مساحت اضافه رو میزنن و میان سراغ اجاره واحدهای زیر ۷۵ متر، یعنی متقاضی واحدهای زیر ۷۵ متر زیاد میشه و بنابراین قیمت اجاره واحدهای زیر ۷۵ متر هم زیاد میشه و درنهایت اجاره واحدهای زیر ۷۵ متر هم افزایش پیدا میکنه، یعنی قیمت همون واحدهایی که برای دهک های پایین جامعه هستن.

در مقابل متقاضی واحدهای بالا ۷۵ متر کاهش پیدا میکنه و در نتیجه قیمت اجاره اونها هم کاهش پیدا میکنه و از این کاهش قیمت مستاجرهای دهک بالا برخوردار میشن.

===========

اینجور کمک های دولتی، من رو همیشه یاد دانشگاه دولتی و رایگان میندازه که هدف از اونها اینه که دهک های پایین جامعه به آموزش عالی رایگان دسترسی داشته باشن اما در عمل بخش بزرگی از این آموزش رایگان به دهک های برخوردارتر جامعه میرسه. اگر باور ندارید برید جلوی در دانشگاه شریف یا دانشگاه علوم پزشکی تهران خیلی راحت میبینید ۹۰ درصد با بالای دانشجوهای این دانشگاه ها از اقشار متوسط به بالای جامعه هستن.

 

در جواب یکی از خوانندگان که پرسیده بودن:

 

ببخشید یه سوال بی ربط به این پست

وضعیت الآن بازار بورس رو و آینده اش رو چطور می بینید؟

همچنان رشد داره؟

===================================

ترمز بورس کشیده خواهد شد اما زمانش رو نمی دونم کی هست.

شاید بد نباشه یکبار دیگه داستان جنون گل لاله در هلند رو مرور کنیم.

بورس داره کم کم شبیه یک نارنجک ضامن کشیده میشه که سهام دارها دارن دست به دست میچرخوننش و معلوم نیست تو دست کی منفجر بشه.

=========

فقط در یک صورت وضعیت فعلی بورس میتونه ادامه داشته باشه و اونم اینه که دولت همچنان به شدت نقدینگی به جامعه تزریق کنه و وضع کشور رو به سمت ونزوئلایی شدن پیش ببره و الا این روند متوقف خواهد شد اما زمانش رو نمی دونم.

میخواستم بیشتر بنویسم در این مورد و یه چیزایی هم نوشتم اما پاک کردم، چون دیدم اطلاعاتم در این مورد کم هست و چه بسا حرفی اینجا بزنم و ضرر به کسی برسونم!!! فعلا منم مثل بقیه منتظرم ببینم آخر این بازی چی میشه!!!

یه چیزی که من به تجربه فهمیدم اینه که وقتی یه نفر میخواد بکه یه چیزی مضر یا مفید هست اما دلیل کافی برای حرفش نداره، فوری پناه میبره به مفهوم ناخودآگاه  و میگه این چیز رو ناخودآگاه شما تاثیر مثبت و یا منفی داره.

من که هرگز این موضوع رو باور نکردم، هر کس ادعایی در مورد موضوعی مطرح میکنه باید شواهد لازم رو برای ادعاش ارائه، نه اینکه بگه این موضوع تاثیرش در ناخودآگاه شما هست. البته این استفاده ابزاری از ناخودآگاه خیلی مرسوم هست و حتی خود من هم گاهی ازش استفاده میکنم اما هیچ باوری بهش ندارم.

مثال: طرف میاد میگه: انجام بازی های کامپیوتری خشن در ناخودآگاه کودک تاثیر میزاره و باعث میشه در آینده فرد پرخاشگری بشه.

تجربه: من و هم نسل های من یعنی متولدین اوایل دهه شصت عملا اولین گروه هایی در ایران بودیم که با بازی کامپیوتری آشنا شدیم و کنسول های بازیی مثل آتاری، میکرو و سگا  و بعد تر ها پلی استیشن۱ رو برای بازی استفاده کردیم و الان هم به اندازه کافی بزرگ شدیم که اثر پرخاشگری این بازی ها رومون دیده بشه، وقتی که دوستان اون سال های دورم رو با الآنشون تو ذهنم مرور میکنم هیچ ارتباطی بین این بازی ها و پرخاشگری در بزرگسالی نمی بینیم، معلوم نیست ناخودآگاه کجا رفته!!!