تحقیقات دیگران
وقتی که فردی داره روی یک موضوعی تحقیق می کنه، نیاز داره که کارهای محققین دیگه رو هم بخونه اما باید سعی کنه یه حد وسطی رو حفظ کنه. یعنی وقتی ما بیش از حد کارهای دیگرون رو می خونیم خود به خود ذهنمون شرطی میشه و ما هم همون روش هایی رو به کار می بریم که محققین دیگه به کار بردن و چون اونها زودتر از ما کار رو شروع کردن عموما ما نمی تونیم به نتیجه زیاد مهمی برسیم.( شرطی شدن ذهن چه ما بخواهیم و چه نخواهیم اتفاق میفته، مثلا اگر من از شما بخوام از الآن به مدت 60 ثانیه به کرگدن افریقایی فکر نکنید؛ خواه نا خواه شما تو این 60 ثانیه به کرگدن افریقایی فکر می کنید!!!)
اگر تحقیقات دیگرون رو کم بخونیم در این صورت این شانس رو داریم که روش های بدیعی برای مسائل تحقیقاتی ارائه بدیم اماباید این ریسک رو بیذیریم که ممکنه ما همون راهی رو بریم که دیگرون قبل از ما رفتن و نتیجه تکراری به دست بیاریم.
هر دو مورد بالا برای خود من چند بار اتفاق افتادن.
اما سوال اصلی این پست: اون حد وسط خوندن کارهای دیگرون کجاست؟
- ۹۴/۰۷/۰۲