قتل از روی ترحم آری یا نه؟
فرض کنید شما و دوستتون در حال جنگ با دشمن به سر می برید؛ دوستتون به شدت زخمی شده و دیگه توان حرکت نداره؛ اگر به دست دشمن بیفته؛ دشمن اون رو به طرز فجیعی شکنجه می کنه و می کشه. و شما هم نمی تونید دوستتون رو همراه خودتون ببرید. دوستتون از شما می خواد که با یه گلوله کارش رو تموم کنید و نزارید به دست دشمن بیفته و شکنجه و کشته بشه؟ آیا شما دوستتون رو می کشید؟
جواب من به این سوال اینه: بله چون دوستم رو دوست دارم نمی زارم زجر بکشه و می کشمش.
--------
حالا موقعیت دیگه ای رو در نظر بگیرید:
دوست شما یک بیماری لاعلاج گرفته؛ پزشکان از درمانش قطع امید کردن؛ بیماری داره اون رو ذره ذره زجر میده و کم کم داره می کشتش. و کسی هم از دستش کاری بر نمیاد (برخی از انواع سرطان ها دقیقا فرد رو ذره ذره می کشن)؛ دوستتون از شما می خواد که بکشیدش؛ آیا شما این کار رو می کنید؟
-------
حالا از نگاه دوستتون یعنی سرباز زخمی و فرد بیمار لاعلاج به این قضیه نگاه کنید.
فرض کنید شما همون سرباز زخمی باشید که از دوستتون خواستید شما رو بکشه: چه کسی رو دوست واقعی می دونید اونی که حاضر میشه شما رو بکشه یا اونی که شما رو زخمی و اسیر در دست دشمن رها می کنه؟
جواب من: دوستی که من رو می کشه!!!
اگر شما اون فرد بیمار باشید چی؟
----------------------------------------------------
بهانه نوشتن این پست قانونی هست که به تازگی در کانادا در زمینه قتل از روی ترحم(اتانازی) تصویب شده.
پ ن 1:به نظر میرسه انسان ها در زمینه مرگ خیلی محتاط عمل می کنن!!! مرگ هم یه مرحله از زندگی ما تو این دنیاست مثل تولدمون؛ زیاد نباید جدیش گرفت آدم های خیلی مهم تر از ما مثل چنگیزخان؛ ابن سینا؛ نیوتن و محمد علی کلی مردن. ما هم می میریم. بالاخره روزی میاد که خورشید در حالی طلوع میکنه؛ که ما طلوعش رو نمی بینیم؛ همونطور که روزهای زیادی طلوع کرد و ما نبودیم تا طلوعش رو ببینیم! چه بسا اون روز فردا صبح باشه.
- ۹۵/۰۳/۲۹