پاسخ:
ببینید این چیزهایی که شما تو لیست تون آووردید اصلا علمی محسوب نمیشه که نیاز به جواب داشته باشه و میشه همه این جملات رو به شکل دیگه ای هم گفت: مثلا شماره 1:
"ایجاد عوارض منفی در چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم و شدت نور"
جمله جدید:" بازی های کامپیوتری به دلیل اینکه از برخورد فیزیکی مستقیم بین افراد جلوگیری می کنه (برعکس اغلب بازی های فیزیکی) آسیب بدنی کمتری رو به کودکان میزنه"
2) "ایجاد فشارهای ذهنی بیش از حد در اثر درگیر شدن در ماجرای بازی"
جمله جدید: " حضور در مدرسه و اجتماع فشار ذهنی بیش از حدی رو به کودکان و نوجوانان وارد می کنه؛ بازی های کامپیوتری کمک می کنه که دانش اموزان از فشار عصبی رها بشن
11)"فزایش افت تحصیلی از طریق مصرف انرژی عصبی و روانی و خستگی جسمانی"
جمله جدید: " بازی های کامپیوتری با افزایش سطح تمر کز کودکان باعث افزایش کیفیت تحصیلی دانش آموزان میشه و به علاوه نسبت به بازی های سنتی خستگی جسمانی کمتری هم ایجاد می کنه"
----------------------------------
نه جملات اصلی و نه جملاتی که من گفتم هیچکدوم ارزشی ندارن. این جملات فقط زمانی می تونن با ارزش باشن که توسط تست های آماری کنترل شده مورد آزمایش قرار بگیرند تا مشخص بشه آیا رابطه علت و معلولی دارن و یا صرفا یک همبستگی رو نشون میدن.
مثلا الان نسبت به 10 سال قبل قیمت برق افزایش پیدا کرده و همچنین میزان دیابت در کشور هم افزایش پیدا کرده؛ آیا میشه نتیجه گرفت که افزایش قیمت برق منجر به دیابت میشه؟!!!
مثلا در مورد افت تحصیلی به خاطر بازی کامپیوتری هم (حتی اگر چنین گزاره ای وجود داشته باشه!!!) باز هم بدون بررسی اماری کنترل شده نمیشه نتیجه خاصی گرفت.چون ممکنه ما ظاهرا ببینیم دانش اموزی از وقتی که بازی های کامپیوتریش افزایش پیدا کرده نمراتش هم افت کرده باشه. اما شاید دقیقا موضوع برعکس باشه؛ یعنی چون دانش اموز نمراتش شروع به کم شدن کرده دانش اموز تحت فشار روانی که قرار داره مجبور شده به بازی های کامپیوتری پناه ببره. شاید هم اصلا مشکل چیز دیگه ای باشه که هم منجر به افت تحصیلی و هم افزایش بازی های کامپیوتری شده.
تحقیقاتی که من به اونها اشاره کردم. اولا از جامعه آماری مناسب استفاده کردن و ثانیا در مجلات معتبر روانشناسی چاپ شدن نه اینکه در یک روزنامه و یا سایت بدون داوری علمی چاپ!!! شده باشن.
اونجور مواردی که شما اشاره کردید فقط ظاهرا درست هست در حالیکه ممکنه اغلب درست نباشن. درست مثل قانون آزادی اسلحه است که اغلب مردم فکر می کنن با آزادی اسلحه جرم و جنایت افزایش پیدا می کنه؛ اما نتایج تحقیقات نشون میده غیر قانونی کردن اسلحه بیشتر موجب جرم و جنایت میشه. مثلا در امریکا در ایالاتی که اسلحه غیر قانونی شده میزان جرم و جنایت خشن افزایش پیدا کرده.