امانتداری
این روزها فرصت ندارم چیزی در وبلاگ بنویسم. ولی این موضوع جالب رو دوستی توی تلگرام برام فرستاده بود گفتم اینجا به اشتراک بزارمش.
🖊 به نقل از اسماعیل بن عبد اللّه قُرَشى:
⭕️ مردى خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت:
👈 اى پسر پیامبر خدا!
خواب دیدم که بیرون از شهر مدینه، در جایى که مى شناسم هستم، و گویا شَبَحى از چوب یا مردى تراشیده از چوب، بر اسبى چوبین نشسته است و شمشیرش را تکان مى دهد و من، هراسان و وحشت زده، او را تماشا مى کنم.
👤 امام علیه السلام به او فرمود:
👈 «تو قصد دارى از مردى کلاه بردارى کنى. بترس از آن خدایى که تو را آفریده است و سپس مى میراند» مرد گفت:
☝️گواهى مى دهم که تو از دانش، بهره مند گشته اى و آن را از معدنش گرفته اى. اى پسر پیامبر خدا !
اینک، تو را از آنچه برایم تعبیر کردى، آگاه مى گردانم. مردى از همسایگانم نزد من آمد و پیشنهاد کرد که مِلک او را بخرم.
من چون مى دانستم آن مِلک، خریدارى غیر از من ندارد، تصمیم گرفتم آن را به قیمت بسیار نازلى خریدارى کنم 🔹
✅ امام صادق علیه السلام فرمود:
«آن مرد، دوستدار ما و مخالف دشمنان ماست؟»
گفت : آرى، اى فرزند پیامبر خدا ! مردى است بسیار با بینش و داراى دین و عقیده استوار (بر مذهب اهل بیت علیهم السلام ) اینک ، من از قصد و نیّتى که داشتم، به درگاه خداوند عزوجل و پیشگاه شما توبه مى کنم! اى فرزند پیامبر خدا ! به من بفرما که اگر آن مرد ناصبى بود، مجاز بودم که فریبش دهم؟
امام علیه السلام فرمود:
أدِّ الأَمانَةَ لِمَنِ ائتَمَنَکَ وأرادَ مِنکَ النَّصیحَةَ ، ولَو إلى قاتِلِ الحُسَینِ علیه السلام .
🔻 «نسبت به کسى که تو را امین دانسته و از تو راه نمایى خواسته است، امانتدار باش، حتى اگر قاتل حسین علیه السلام باشد
📙 الکافی، ج 8 ص 293 ح 448
📙 بحار الأنوار : ج 47 ص 155
- ۹۶/۰۲/۱۸