برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

قاطعیت شاه عباس کبیر

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۱۹ ب.ظ

این روزها هر وقت که فرصت کنم؛ کتاب سفرنامه جهانگرد ایتالیایی پیترو دلاواله که در زمان سلطنت شاه عباس  به ایران اومده و خاطراتش رو به صورت نامه نوشته رو می خونم. 

در جریان یکی از لشکرکشی های شاه عباس تعدادی از سپاهیان شاه کنار روستایی اردو میزنن و مشغول استراحت میشن. و اسب ها و شترهای خودشون رو در اطراف چادرها رها می کنن و این حیوانات هم به مزرعه های اهالی روستا آسیب می رسونن. اهالی روستا شکایت به شاه می برن و شاه عباس دستور میده تمامی این افراد رو  که در بینشون حتی نوازندگان مخصوص شاه هم بودن رو به زندان بندازن. به علاوه فریدون خان حکمران استرآباد رو به جرم اینکه میوه ای از درخت باغی چیده و بهای اون رو نپرداخته بود, به دستور شاه تیری در بینی اش فرو می کنن و سوار اسب می کنن و با صورت خون آلود در وسط اردو می چرخوننش تا درس عبرتی برای بقیه بشه!!!

  • عباسی

نظرات  (۲)

 می تونست طرف رو تیکه تیکه کنه تا درس عبرتی برای همگان بشه!

به نظرم مجازات باید متناسب با جرم باشه. و جبران خسارت تا جای ممکن در اون باشه و همچنین جنبه ی باز دارندگی در اون لحاظ بشه.
تیر در دماغ کردن و جلوی مردم چرخوندن حتما جنبه ی بازدارندگی داره ولی نمی دونم چقدر با جرم یک میوه دزدیدن متناسبه!!


چقد خشن!!!
حتما خودش خیلی کاردرست بوده نه؟
اگه مثلا ی دلال بود ک چوب یا حتی نفت رو از کشور خارج میکرد چه بلایی بسرش میاورد!!!
چقد جدی!!!!!
(من چقد بی اجازه از باغ های روستامون آلو و انار خوردم :))) خوب شد زمان شاه عباس نبودم! (البته ما تووخونمون ی شاه داریم اگه شیطنت هامو بفهمه قیامت میشه ولی خب نمیذارم بفهمه!! )

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی