ترم جدید 2
از هفته آینده ترم جدید شروع میشه. این 16- امین ترمی هست که قراره توش تدریس کنم. 15 ترم گذشته مثل برق و باد گذشت؛ تو یه چشم بهم زدن. با کلی خاطرات تلخ و شیرین.
چند سال قبل که دانشجوی دکتری بودم فکر می کردم که دکتری که تموم بشه سرم خلوت تر میشه؛ ولی نه تنها اینجور نشد که حجم کارام هم چند برابر شد. شاید یکی از دلایلش این باشه که من ساعات حضورم تو دانشگاه نسبتا زیاده و به تبع اون مراجعه کننده هم خیلی زیاد دارم. تا میام جواب های اونها رو بدم کلی وقت گرفته میشه و کلی کار رو هم تلنبار میشه. یه مقاله ای رو از اواسط تابستون شروع کردم و همش کارهای مختلف پیش میاد و فرصت نمی کنم تمومش کنم.
گاهی دلم واسه خوابگاه های دوران دانشجویی تنگ میشه. این خوابگاه ها برای خودشون عالمی دارن. البته نباید آدم تو خوابگاه زیاد بمونه؛ اونهایی که خونه هاشون به خوابگاه نزدیکه و آخر هفته ها میرن خونه براشون خوابگاه خوبه؛ اما اونهایی که راهشون خیلی دوره و گاهی مجبور میشن تا ماه ها همش تو خوابگاه باشن؛ براشون خوابگاه خیلی غیر قابل تحمل هست.
- ۹۶/۱۱/۱۳