پاسخ به یک کامنت خوب
دوست عزیزی زیر پست قبلی من با عنوان ریاضیات و مالیات خانه های خالی این کامنت رو گذاشته:
"حالا من با مالیات خونه های خالی کاری ندارم ولی در مورد استدلالتون. اینکه اضافه کردن محدودیت فضای شدنی رو کوچکتر میکنه درست و بدیهی. و جواب بهینه رو بهتر نمیکنه درست. ولی حالا کی گفته حالت بهینه رخ داده یا قراره رخ بده!!؟؟ اتفاقا اضافه کردن محدودیت خوب، گاهی کاری عاقلانه است! چون فضای شدنی که محدود بشه، ممکنه جوابهای بد از دسترس خارج بشه!! همچنانکه اگر مجموعه ی A زیرمجموعه ی B باشه، درسته سوپریمم A کوچکتر مساوی سوپریمم B خواهد بود ولی خب اینفیمم A هم بزرگتر مساوی اینفیمم B هست!!"
--------------------
نکته اول: این یکی از بهترین (و شاید بهترین) کامنت هایی بود که من تا به حال در این وبلاگ دریافت کردم. ممنون به خاطر این کامنت خوب. اینقدر این کامنت خوب بود که من کلی کار رو کنار گذاشتم تا بهش جواب بدم.
-----------------
نکته دوم (جواب اختصاصی این کامنت): واقعیتش اینه که بازار مسکن ایران تا حد زیادی یک بازار آزاد هست و صدها هزار بازیگر داره، و چننین سیستمی خود به خود در حالت بهینه قرار میگیره؛ چون اگر افرادی بخوان تصمیمات غیر بهینه بگیرن به سرعت توسط رقبا حذف میشن.
متاسفانه مشکلی که وجود داره اینه که اغلب افراد یک ایده آل ذهنی دارن و وقتی چیزی رو که مشاهده میکنن، مطابق با اون ایده آل نیست فکر میکنن سیستم از حالت بهینه خارج شده. ببینید ممکن هست من تو ذهنم داشته باشم که قیمت مناسب هر کبلو هندوانه باید 1000 تومن باشه، حالا وقتی قیمت 2000 تومن هست که من نباید بیام بگم که سیستم بهینه نیست. میشه گفت در بازارهایی مثل مسکن که محدودیت ورود و خروج بهش کم هست و بخش بزرگی از اون هم دست دولت نیست که با دستکاریش بازار رو بهم بریزه، بازار خود به خود در حالت بهینه هست. حتی بازار مسکن خوشبختانه نسبت به سایر بازارها بهتر عمل کرده و قیمت هاش کمتر از سایر بازارها رشد کرده، این نشون میده که آزادی اقتصادی چه دست آورد بزرگی هست. ببینید قیمت مسکن نسبت به سال 1392 ( موج افزایش قیمت قبلی مسکن) تقریبا 100 درصد افزایش پیدا کرده، حالا بیایید این دو نفر رو در نظر بگیرید.
نفر اول سال 92: 300 میلیون پول داشته و باهاش یک خونه خریده، الآن قیمت خونش شده حدود 600-700 میلیون.
نفر دوم سال 92، 300 میلیون پول داشته و گذاشته با سود حدود 20 درصد تو بانک، الآن ثروت فرد نفر دوم حدود 1 میلیارد تومن شده.
خوب این نشون میده که قیمت ها تو بازار مسکن، افزایششون کمتر از سایر بازارها بوده و از دلایل مهمش اینه که بازار مسکن ایران یک بازار آزاده و ارزش های سرمایه داری و رقابت مانع از انحراف جدی در قیمت هاش میشه، مگر اینکه ما بخواهیم با قوانین عجیب مثل مالیات از خانه های خالی ارزش های بازار آزاد رو از بین ببریم.
-------------------------------
نکته سوم (که هدف اصلی نوشتن این پست هست):
استدلال هایی از نوع استدلال کامنت گفته شده،بسیار بسیار خطرناک و مضر به حال جامعه هستن. این استدلال ها همیشه محدودیت ها رو توجیه میکنن و خلاصه منطقشون اینه که: " ما محدودیت میزاریم تا جواب های بد رو حذف کنیم" همونطور که کامنت بالایی این حرف رو به صورت ریاضی تئوریزه میکنه!!!
کانون وکلا روی تعداد وکیل ها محدودیت میزاره چرا که استدلالش اینه که میخواد از ورود وکلای ضعیف جلوگیری کنه
مجوز تاسیس دفتر اسناد رسمی به دانشجویان حقوق داده نمیشه، چرا که استدلال میکنن نمیخوان اجازه بدن افراد ضعیف سردفتر بشن.
مجوز تاسیس داروخانه محدود میشه چرا که نمی خواهیم اجازه بدیم افراد ضعیف داروخانه تاسیس کنن.
به فازغ التحصیل رشته زبان اجازه تاسیس موسسه زبان داده نمیشه (یا با محدودیت ریاد داده میشه )چرا که میخواهیم افراد ضعیف و غیر صلاحیت دار موسسه زبان نداشته باشن.
و ...
استدلال همش یکیه، یک استدلال غلط : " ما می خواهیم جواب های بد سیستم رو حذف کنیم". اما هدف یک سیستم حذف جواب های بد نیست، بلکه تولید جواب های خوب هست!!!
اینجوری میشه روی هر چیزی محدویت گذاشت و اون محدودیت رو هم توجیه کرد:
هیچ کس نباید از خودرو استفاده کنه با اینکار از مرگ سالانه 20 هزار نفر در جاده ها جلوگیری می کنیم!!!
هیچکس نیاید ازدواج کنه، اینجوری میتونیم طلاق رو ریشه کن کنیم!!!
بچه مون رو مدرسه نمیزاریم، اینجوری بچه مون حرف های زشت یاد نمیگیره!!!
- ۹۸/۰۴/۲۰
با عرض سلام و خسته نباشید
چیزی در ذهنم بود که نمی دانم ربطی به بهینه سازی دارد یا نه می خواستم نظر شما را بدانم.
فرض کنید هدفمان غلتاندن چند گوی فلزی از نقطه ای به نقطه ای دیگر است ، ولی در بین مسیر آهنربایی موجود است که این گوی ها را به خود جذب می کند و مانع این هدف می باشد و از طرفی حذف آهنربا هم مشکلی ایجاد نمی کند ، در نتیجه چون هدف اصلی چیز دیگری بود ، محدودیت جدیدی اعمال می کنیم و آهنربا را حذف می کنیم.
با این مقدمه این سوال به ذهنم رسید ، اول اینکه آیا می توان در بهینه سازی آن گوی و آهنربا را به عنوان یک مدل در نظر گرفت یا اصلا ربطی ندارد؟
و دوم اینکه ، فرض کنیم مدلی با چند محدودیت داریم ، آیا می توان محدودیت جدیدی تعریف کنیم که آن محدودیت حداقل یکی از محدودیت های قبلی را از بین ببرد و یا برای بهتر شدن جواب حداقل 2 محدودیت را از بین ببرد ؟