نواختن سرنا از دهانه گشاد!!!
زمانی که سال آخر دیبرستان بودم (اون موقع بهش میگفتن پیش دانشگاهی) یک دوستی داشتم که ادعامیکرد، اگر هر تست فیزیک رو بهش بدید و جواب تست رو هم بهش بگید!!! اون موقع اون میتونه تست رو حل کنه. روش کارش رو هم من میدونستم چی کار میکنه، مثلا فرض کنید شما بهش میگفتید جواب سوال ۳۰ هست. کلی فرمول مینوشت و الکی شروع به محاسبه میکرد طوری که خواننده سردرگم میشد وقتی که خواننده سر درگم و گیج شده بود یک مرتبه مینوشت بنابراین به این میرسیم که ۶۰ تقسیم بر ۲ و جواب ۳۰ میشود. اما اگر جواب تست رو نمی گفتید محال بود بتونه جواب رو به دست بیاره.
حالا این شده حکایت بعضی ریاضیدان های کابردی دنیای مدرن، اونها یک پدیده رو میبینن که رخ داده، بعد میرن یک روابط عجیب و غریب پیدا میکنن طوری که اون پدیده در اون روابط صدق کنه. بعد میگن ما مدلسازی ریاضی انجام دادیم!!!
کلا سرنا را از دهانه گشاد مینوازند!!! مدلسازی پدیده ها با ریاضی این نیست که وقتی که یک پدیده ای رخ داد یک معادله ریاضی بنویسیم تا اون پدیده رو تفسیر کنه، مدلسازی ریاضی اینه که یک مدل بنویسیم تا پدیده هایی رو که رخ ندادن رو پیش بینی کنه، درست مثل معادلات نسبیت انیشتین، معادلات نسبیت میگفت باید سیاهچاله وجود داشته باشه در حالیکه خیلی سال بعد از این معادلات، وجود سیاهچاله ها به صورت تجربی تایید شد. یا معادلات انیشتین حدود ۱۰۰ قبل وجود امواج گرانشی رو پیش بینی کرده بود در حالیکه تازه همین چند سال قبل بود ( سال ۲۰۱۶) که به طور تجربی وجود این امواج تایید شد.
این دست از دانشمندان همیشه وقتی که یک پدیده ای تمام میشه و همه ابعادش مشخص میشه تازه سر و کله شون پیدا میشه و مشغول بررسی علمی اون پدیده میشن. بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ کلی مقاله نوشته شد که همشون میگفتن که به خاطر مقرراتی که در حوزه بانکداری و تا قبل از سال ۲۰۰۸ بوده، به وجود آمدن بحران مالی حتمی بوده!! اما من نمی دونم این نوابغ قبل از سال ۲۰۰۸ کجا بودن تا این هشدارشون رو بدن!
بزارید چند سال بعد که کرونا رفت، و کاملا تعداد مرگ و میرها و مبتلایان به کرونا مشخص شد، یک مرتبه سر و کله هزاران مدل ریاضی ظاهر خواهد شد که خیلی خوشگل مدل رشد کرونا در سطح جهان را مدلسازی خواهند کرد!!! این نوع مدلسازی ها نوشدارو بعد مرگ سهراب هستند.
من اون دانشمندانی رو که شجاعانه مدل هایی رو برای رشد کرونا نوشتن و تقریبا هم همشون غلط بود!!! را صدها برابر به اون نوابغی که بعد از تمام شدن کرونا مدل های کاملا درست خواهند نوشت، ترجیح میدم.
شما کی رو بیشتر قبول دارید: کسی که صبح میگه بعد از ظهر هوا آفتابی است، ولی بعد از ظهر باران میاد! یا کسی که بعد از ظهر وقتی بارندگی رو دید، فردا میگه ؛ محاسبات من نشون میداد که دیروز بعد از ظهر باران میباره!!!
توجه کنید که منظور من این نیست که مدل های غلط خوب هستند، منظورم اینه که این مدل ها به هر حال خیلی با ارزشتر از مدل های درستی هستند که در موقعی نوشته میشن که یک پدیده رخ داده و تمام شده.
- ۹۹/۱۱/۱۷
سلام استاد. مطلب جالبی بود. کمی هم در محضر شما و دوستان درس پس بدم بد نیست: در یادگیری ماشین هم به این نکته ی شما توجه شده. در واقع در آنجا دو مرحله ی اصلی داریم. مرحله ی "یادگیری" که از اطلاعات موجود تغذیه میکنه. و مرحله ی "پیش بینی" که باید الگوریتم ما قادر باشه در مورد مواردی که از قبل بررسی نکرده پیش بینی خوبی داشته باشه. به عبارتی خاصیت تعمیم داشته باشه. نکته ی جالب اینه که رسیدن به دقت عالی برای مرحله ی یادگیری (یعنی پیش بینی چیزی که جوابش هم در دسترسه) نه تنها کار سختی نیست بلکه کاری مذموم هست(باعث بروز Overfit یا همون بیش برازش میشه). چیزی که مهمه اینه که در مرحله ی پیش بینی مواردی که قبلا بررسی نشده، به دقت بالایی برسیم.