برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

بیست سال از 11 سپتامبر 2001 گذشت

شنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۰، ۰۷:۵۰ ب.ظ

بیست سال قبل همین موقع ها بود. در حدود همین ساعت ها که دارم این پست رو مینویسم. تو خیابون بودم و داشتم میرفتم سمت خونمون، یهو دیدم جلوی یک مغازه که تعمیراتی تلوزیون بود چند  نفر وایسودن (اون موقع ها هنوز این تلوزیون های ال سی دی و ال ای دی باب نبود و این مغازه تعمیراتی هم چند تا تلوزیون رو گذاشته بود تو ویترینش که همیشه روشن بودن و شبکه های تلوزیون رو پخش می کردن) از یکی شون که آشنا تر بود پرسیدم چه خبر شده که گفت نگاه کن به امریکا حمله کردن! یکی دو روز اول همه چیز ملتهب بود تا اینکه مشخص حمله کار القاعده اس. من اون موقع هنوز کنکور نداده بودم و قرار بود از مهر ماه تازه برم پیش دانشگاهی. 
چند ماه یعد هم که امریکا رسما به افغانستان حمله کرد. البته ایران هم در حمله به افغانستان خیلی به امریکا کمک کرد و حتی در نبرد هرات مستقیما با امریکا همکاری کرد (شورش هرات)

اما خوب جنگ افغانستن خیلی هیجان نداشت. اصل جنگ، جنگ عراق و امریکا بود. شبی که امریکا قرار بود به عراق حمله کنه، امریکا یک شانتاژ خبری راه انداخت که طه یاسین رمضان و طارق عزیز از عراق فرار کردند. اما آخر های شب طه یاسین رمضان جلوی دوربین اومد و گفت که در عراق هست و آماده مبارزه و حتی گفت که پسر 17 سالش تفنگ گرفته دستش و منتظر نبرد با امریکاییهاست. تو سپیده دم همون شب جنگ رسما شروع شد.

امروز 20 سال از شروع اون وقایع گذشته، خیلی از افرادی که تو این بیست سال بودن به خاطره ها پیوستن. احتمالا کودکی که امروز متولد بشه، هیچ وقت نه اسم طه یاسین رمضان رو میشنوه و نه حتی شاید طارق عزیز. آدم هایی که بودند و دیگه نیستند، نه صدام، نه حسنی مبارک و نه معمر قذافی همه به تاریخ پیوستن! البته اینها اینقدر کوچکند که شاید به تاریخ هم نپیوندند. بعید است تاریخی که توش اسم خان بزرگ چنگیز یا اسکندر کبیر با بخت النصر یا آشور بانیپال یا ناپلئون بناپارات یا آدولف هیتلر (با انبوهی از جنایات و کشورگشایی ها ) رو در خاطرش داره جایی برای کوتوله هایی مثل صدام و حسنی مبارک و قذافی و جرج بوش داشته باشه. اما به هر حال این افراد در خاطر امثال من باقی خواهند بود. زمان سریع تر از اونی که فکرش رو میکردم گذشت.

به باباظاهر:
 

به قبرستان گذر کردم صباحی

شنیدم ناله و افغان و آهی

شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت

که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی

  • عباسی

نظرات  (۲)

بازیگران توانایی داره مثل آل پاچینو و رابرت دنیرو که البته این دو در پدرخوانده هم بودند :) فیلمی ست که ارزش یک بار دیدن را حتما داره. البته چون خیلی طولانی هست بهتره آخر هفته در یک فرصت مناسب تماشا کنید.

پاسخ:
ممنون.

سلام استاد. یاد این بیت از حکیم سنایی افتادم:

سر اَلب ارسلان دیدی ز رفعت رفته بر گردون

به مرو آ تا کنون در گِل تن اَلب ارسلان بینی.

 

دیشب یک فیلم سینمایی سه ساعت و نیمی دیدم از مارتین اسکورسیزی به نام مرد ایرلندی. فیلم خوبی ست. درباره مافیا هست. از روی شخصیت های واقعی ساخته شده. آخرای فیلم سرانجام گردن کلفتی اونها آموزنده ست.

 

 

پاسخ:
سلام،
به گورستان گذر کردم کم وبیش**** بدیدم حال دولتمند و درویش
در درویشی به خاک بی کفن خفت**** نه دولتمندی برد از یک کفن بیش
باباطاهر
=====
این فیلم که گفتی از پدر خوانده ۲ بهتر است؟
البته برای من هیچ فیلم سینمایی و سریالی "بریکینگ بد" نمیشه. خیلی فیلم خوبی بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی