اسب مرده
این چند وقته یک کم سرم شلوغ هست و فرصت نمی کنم اینجا رو آپ کنم. سرم که خلوت تر شد سعی میکنم بازم مطالبی بنویسم.
امروز یک ویدیوی کوتاه دیدم که توش اینشتین داشت تئوری نسبیت رو توضیح میداد. خوب این خیلی جالبه که خوشبختانه در زمان اینشتین دروبین فیلم برداری اختراع شده بود و میشه تصویری واقعی از این نابغه رو دید.
این مطلب زیر رو هم امروز داخل یک کانال دیدم. به نظرم خیلی جالب بود به خصوص اون قسمت زنده بی تحرکش رو خیلی دوست داشتم.
======
تئوری اسب مُرده
فرشاد اکبری سامانی
سرخپوستان آمریکا یک ضربالمثل قدیمی دارند با این مضمون که:
"وقتی دیدید اسبتان مرده، پیاده شوید."
شاید گمان کنید که این ضربالمثل بیان بدیهیات است، با این وجود، کافیست کمی به نحوه مدیریت خودمان یا شرکتها و سازمانها و بنگاههای اقتصادی اطراف خود نگاه کنیم.
متاسفانه اسب بسیاری از شرکتها و سازمانها مرده است!
به عبارتی این شرکت ها و سازمانها یا عملا" ورشکسته هستند و یا به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دورهُ آنها گذشته و مشتریان از آنها استقبال نمیکنند.
اما در کمال شگفتی بیشتر آنها بهجای پیاده شدن از اسب مرده، کارهای عجیب دیگری میکنند،
به عنوان مثال؛
تازیانه جدیدتری میخرند و آن را محکم تر بر اسب مرده می نوازند!
اسبسواران را عوض میکنند!
کمیتهای برای بررسی نحوهُ بهبود عملکرد اسب مرده تعیین میکنند!
به دیگر کشورها ماموریت میروند تا ببینند چرا اسب آنها عملکرد بهتری دارد!
استانداردها را پایین میآورند تا اسب مرده را هم شامل شود و اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بیتحرک" دستهبندی میکنند!
پیمانکاران برونسازمانی میگیرند تا بلکه بتوانند اسب مرده را برانند و در نهایت هزینه این کار را از بودجه شرکت یا سازمان پرداخت می کنند!
چند اسب مرده را همزمان به کار میگیرند تا بلکه حرکت و تحولی ایجاد شود!
بودجه و آموزش بیشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص میدهند!
با کمک آمار اعلام میکنند که چون اسب مرده غذا نمیخورد، هزینهها کاهش یافته، پس اگر صبر و تحمل کنیم، در آینده، سود افزایش خواهد یافت!
عملکرد اسب مرده را عادی و عملکرد اسبهای دیگر را خارق العاده تصور می کنند پس دلیلی بر انحلال یا تغییر بنیادین نمی بینند!
علیرغم فقدان کارایی، بهره وری و سود، حقوق هیات مدیره اسب های مرده را افزایش می دهند تا انگیزه مدیران را حفظ کنند!
و در یک کلام، هزینه اسب مرده را دهها برابر می کنند چون بدیهیات را نمی بینند یا نمی پذیرند یا فکر می کنند وضعیت موجود را حفظ کرده اند!
در اقتصاد رفتاری تحت عنوان خطای هزینه هدر رفته یا خطای هزینه از دست رفته Sunk cost fallacy به گوشه ای از موضوعات اینچنینی پرداخته می شود.
و یادآوری میکنم ضرب المثل زیبای خودمان را فراموش نکنیم که می گوید:
" جلو ضرر را هر موقع بگیریم سود کرده ایم. "
کانال مدیران نامدار ایران
========================
مدارک دکترایی که دانشگاه های ما در این سال های اخیر در حال صادر کردن اونها هستند مصداق همین اسب مرده است. اغلب فارغ التحصیلان دکتری نمی تونن کاری متناسب با تلاش و زحمت خودشون به دست بیارن. با این وجود هیچ دانشگاهی هم حاضر نیست از این اسب مرده پیاده بشه.
به اطراف تون که نگاه کنید مصداق های زیادی از این اسب های مرده که نمی خواهیم ازشون پیاده بشیم می بینید.
- ۰۰/۱۰/۰۴
سلام ببخشید ظرفیت پذیرش هر رشته رو چه کسی مشخص میکنه ؟ مثلا رییس دانشکده و یا مدیر گروه میتونه بگه امسال پذیرش فلان رشته یا فلان مقطع رو نداریم یا اونقدر اختیارات نداره ؟!