برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

وقتی مقاله ای برای مجلات فرستاده میشه اغلب سه اتفاق براش میفته:

حالت اول: مقاله مورد پذیرش قرار می گیره

حالت دوم: مقاله رد میشه، اما نظرات داوری باعث میشه که نویسنده بتونه مقاله رو یهبود بده.

حالت سوم: مقاله رد میشه، به این دلیل که اصلا داورها نفهمیدن مقاله چیه؟ و چی میخواد بگه!!! در این حالت فقط اعصاب خردی برای نویسنده میمونه.

من وقتی مقاله ای می نویسم که ریجکت میشه، بعدا اصلا حوصله اصلاحات اون رو ندارم!!! الآنم وسط اصلاح یه مقاله ریجکت شده بودم که حوصله ام سر رفت اومدم اینجا اینها رو بنویسم!!!

نوشتن یک مقاله برای نویسنده ماه ها طول میکشه، بدون اینکه واقعا ثمر خاصی داشته باشه. به جز اندک مقالات خاص در دنیای علم (مثل مقاله 1905 آلبرت انیشتین در مورد نسبیت خاص) اغلب مقالات چیز خاصی نه به دنیا و نه به نویسنده اضافه نمی کنن.

واقعا اون 6 ماهی که گذاشته میشه برای نوشتن یک مقاله میتونه به ده ها کار مفیدتر بگذره. مثلا اگر کسی 6 ماه وقت بزاره و یک مقدار زبان روسی یا چینی یا عربی یا فرانسه و ... یادبگیره، خیلی مفیدتره تا اینکه بره و مقاله بنویسه.

توی دنیا هر ساله انبوهی از مقالات داره تولید میشه، دلیلش هم اینه که درست یا غلط مقالات معیار ارزیابی اساتید قرار گرفته. اما به نظر من کمتر از 10 درصد این مقالات واقعا حرفی برای عرضه دارن و بقیه یک مشت نتایج کاملا استاندارد هستند.

اما باید یک نکته رو هم در نظر گرفت اونم اینه که باید انبوهی مقاله نوشته بشن تا اینکه بینشون چند تا مقاله به درد بخور هم دربیاد.


چند وقتی بود به شدت درگیر طراحی یه نرم افزار شخصی برای خودم بود که برام یه کار خاص رو انجام بده. خدا رو شکر امروز تقریبا تموم شد. ولی باعث شد که کلی کارام عقب بمونه. تو این مدت  یه مقاله رو نصفه کاره رها کردم یه مقاله  دیگه رو هم که ریجکت شده بود فرصت نکردم اصلاحش کنم، ولی امروز که به نتیجه کار نگاه می کردم احساس می کردم ارزشش رو داشت که این وقت رو تو این مدت روش گذاشتم.

.

مونو ریل قم بعد از میلیاردها میلیارد هزینه به صورت بی سرانجام قراره رها بشه!!!

پایان یک ماجراجویی بی نتیجه، پرونده مونو ریل قم مختومه شد.


جالبه که قطارهای مونو ریل هم از چین خریداری شده!!! و از اون جالب تر اینه که قطارها حین انتقال در شهر تصادف کردن و آسیب هم دیدن. اینجا رو ببینید.

مدیریت در سطح یک جهانی یعنی این!!! 

دبیرستان که بودم، اون موقع ها ما دو تا کتاب برای درس ادبیات داشتیم، یکی ادبیات فارسی و دیگری زبان فارسی. کتاب ادبیات بیشتر اختصاص داشت به شعرها و نثرها و کتاب زبان فارسی مربوط بود به درست نویسی فارسی و علایم نگارشی. اون موقع فکر می کردم این درس زبان فارسی درس بیخودیه و باید حذف بشه و به جاش باید ادبیات تدریس بشه. 

سال ها قبل وقتی مجبور شدم پایان نامه ارشد و دکتری بنویسم، فهمیدم که چقدر این درس زبان فارسی برای درست نوشتن پایان نامه ضروری هست. حالا هم وقتی دارم پایان نامه های دانشجوهای ارشد رو میخونم، می بینم که چقدر این درس مهم بوده و البته از طرف دانش آموزا اغلب مهم در نظر گرفته نشده.

حالا نظرم اینه که زبان فارسی احتمالا خیلی مهم تر از ادبیات فارسی بوده و حتی یک درس نگارش زبان انگلیسی هم کنار درس زبان معمولی باید ارائه بشه تا ما بدونیم کجا باید ویرگول بزاریم، کجا دونقطه، کجا ویرگول نقطه و ....

الآن  به کار بردن درست علایم نگارشی در نوشتن مقالات انگیسی برام تبدیل شده به یه مشکل. البته تو فارسی هم همین مشکل رو دارم اما تو فارسی چون اغلب ما ایرانی ها این مشکل رو داریم، عموما ایرادات علایم نگارشی رو زیر سبیلی رد می کنیم و خیلی به روی هم نمیارم. البته تصمیم دارم یه کتاب خوب آیین نگارش پیدا کنم و بخونم بلکه این مشکل تا حد زیادی کاهش پیدا کنه.

شرکت بوستون داینامیکز ربات اطلس رو ارتقا داده. احتمالا در چند سال آینده این رباط میتونه به عنوان یک نیروی کار ماهر در محیط های سخت (مثل معادن) و یا یک سرباز در میدان نبرد به کار بره. ویدیوی جدید بوستون داسنامیکز از ربات اطلس رو اینجا بیینید.

من اگر خیلی خیلی ثروتمند بودم می رفتم شرکت بوستون داینامیکز رو می خریدم. آینده ماله بوستون داینامیکزه!!!

البته یه چیز دیگه هم الآن تو فکرشم، احتمالا در 50 سال آینده آدم ها برن دست و پای خودشون رو قطع کنن و از این دست و پاهای رباتیک برای خودشون بزارن و برای همیشه از شر بیماری هایی مثل آرتروز خلاص بشن. به راحتی بتونن تو سن 90 سالگی بدوند.

همه ما تو دور و برمون پیرمرد و پیر زن هایی رو می بینیم که آرزوشون هست دوباره به سال های جوانی برگردن، راحت بتونن بدون و از پله ها بالا برن، این ربات های خلاقانه بوستون داینامکیز در ترکیب با پیشرفت های خلاقانه ای که این سال ها داره در مورد کنترل اشیا به وسیله مغز انسان صورت می گیره میتونه رویای جوانی رو حداقل در زمینه راحتی حرکت برای میلیون ها سالمند محقق کنه.( همین الآن دستگاه های وجود داره که می تونن امواج مغزی انسان رو به دستور تبدیل کنن، یعنی مثلا شما کافیه فکر کنید که میخواهید تلوزیون رو خاموش کنید این دستگاه میتونه فکر شما رو متوجه بشه و تلوزیون رو خودش خاموش کنه)

من همیشه فکر می کنم، بدشانس بودم و   زود به دنیا اومدم،خوشبحال کسایی که سال 2050 به بعد به دنیا میان!!!

ریاضیدان برجسته انگلیسی-لبنانی مایکل عطیه  ادعا کرده که تونسته حدس ریمان رو بعد از 160 سال اثبات کنه.

حدس ریمان به اعتقاد بسیاری از ریاضیدان ها مشکل ترین مسئله حل نشده ریاضی هست چرا که تقریبا در طول این 160 سال پیشرفت خاصی در حل این سوال صورت نگرفته ( به جز اینکه کامپیوترها تونستن 10 هزار میلیارد ریشه از تابع زتای یریمان رو پیدا کنن که برای همه ی اون ریشه ها حدس ریمان درست هست).

برنارد ریمان ریاضیدان برجسته آلمانی ادعا کرده بود که این حدس رو اثبات کرده، اما میخواد سر فرصت نوشته هاش رو   جمع و جور کنه و منتشر کنه، اما مرگ بهش مهلت نداد و ریمان در 39 سالگی از این دنیا رفت ( ریمان انسانی به شدت سخت کوش و باهوش بود، که روزگار باهاش سر ستیز داشت و با انبوهی از مشکلات در طول زندگی (به خصوص مشکلات مادی) در گیر بود و درست زمانیکه به نظر می رسید مشکلاتش درحال حل شدن هست، بیمار شد و مرد. پیشنهاد می کنم زندگی نامه ریمان رو پیدا کنید و بخونید. مثلا اینجا رو بخونید). ریمان یک ریاضیدان از نوع واقعیش بود از اون آدما که هیچ چیز نمی تونه مانع ریاضیدان شدنشون بشه.

با توجه به اینکه در زمان ریمان فقط 3 تا از ریشه های تابع زتا مشخص شده بود، من فکر نمی کنم ریمان ادعای دروغ کرده باشه. من فکر می کنم واقعا ریمان مسئله رو حل کرده بود. اما اجل مهلت نداد تا روشش رو منتشر کنه. متاسفانه شاهزاده  ریاضیات یعنی کارل فردریش گاوس هم چند سال قبل از ریمان از دنیا رفته بود و گرنه به احتمال زیاد مسئله دست گاوس می افتاد و به نظرم گاوس کار رو تموم می کرد.

به هر حال این مسئله حدس ریمان کم مسئله ای نیست و تونسته تا حالا از دست مشاهیر بزرگ ریاضی مثل هنری پوانکاره، دیوید هیلبرت، جان فون نویمان ( و خود من!!! دی- البته انصافا من تا حالا به این سوال فکر نکردم، و الا احتمالا تا حالا مسئله حل شده بود!!!!) جان سالم به در ببره.

حالا مایکل عطیه یکی از مشهورترین ریاضیدان های قرن بیستم، تو سن 89 سالگی و سره پیری، معرکه گیری کرده که تونسته یک اثبات ساده برای حدس ریمان پبدا کنه. مایکل عطیه جایزه فیلدز رو برده، جایزه آبل رو برده، استاد کمبریج، آکسفورد و انیستیتو مطالعات پیشرفته در پرینستون بوده و بنابراین کم کسی نیست و ادعاش  در مورد حل مسئله رو نمیشه به این راحتی دست کم گرفت. حالا قرار هست فردا در کنفرانس هیدلبرگ مایکل عطیه اثباتش رو ارائه بده. واقعیتش عطیه 90 سالش هست و من فکر می کنم، یه جای کار اشتباه کرده اما چون سنش دیگه رفته بالا حواسش دیگه مثل سابق جمع نیست و متوجه اشتباهش نشده.

از اینجا به بعد این پست دیگه جدی نیست!!!

حدس ریمان یکی از 7 مسئله هزاره هست که بنیاد ریاضیات کلی  برای حل هر کدوم یک میلیون دلار جایزه تعیین کرده. حدس پوانکاره یکی از این مسائل بود که در سال 2003 توسط گریگوری پرلمان ریاضیدان پرآوازه روس حل شد، اما این ریاضیدان روس جایزه رو نپذیرفت. حالا هم اگر حدس ریمان توسط مایکل عطیه اثبات شده باشه، سال ها طول میکشه که این اثبات به تایید جامعه ریاضی برسه و تا اون موقع به احتمال زیاد، مایکل عطیه مرده و این یعنی یک ملیون دلار این مسئله، مثل یک میلیون دلار حدس پوانکاره تو جیب ینیاد ریاضیات کلی میمونه!!! چقدر شانس دارن این انگلیسی ها (بنیاد کلی مال انگلیس هست). ما شانس نداریم اگر این جایزه رو به جای ینیاد کلی انجمن ریاضی ایران گذاشته بود تا حالا هر هفت تا مسئله حل شده بود هیچ و باید 7 میلیون دلار می دادیم تازه این پرلمان از 8 صبح میومد جلوی در انجمن ریاضی می نشست می گفت پول لازمم، زود باشید پولم رو بدید!!!


«مَنْ حَاوَلَ اَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللّهِ کَانَ اَفْوَتَ لِمَا یَرْجُوا وَ اَسْرَعَ لِمَا یَحْذَرُ».

امام حسین (ع) فرمود: «کسى که با نیرنگ و معصیت خدا، در پى به‏دست آوردن چیزى رود، کمتر به آنچه امید دارد مى‏رسد، و زودتر به آنچه مى‏ترسد، دچار مى‏شود».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲ ح۱۹ )

---------------

«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ لَمْ یَکُنْ فِیهِ کَثِیرُ مُسْتَمْتِعٍ: اَلْعَقْلُ، وَ الدّینُ وَ الاَدَبُ، وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ».

امام حسین (ع) فرمود: «پنج چیز است که در هرکسى نباشد، خیر زیادى در او نیست: عقل، دین، ادب، حیا و خوش‏خویى».

(حیاة الامام الحسین(ع)، ج ۱ ص۱۸۱ )

--------------------------

من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.


کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

(نزهه الناظر،ص88)

---------------------------------

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.


از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج75،ص119)

---------------------------

إنَّ أجوَدَ النَّاسِ مَن أعطیَ مَن لا یرجُو.


بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش ‌کند.

(کشف ‌الغمّة، ج2، ص30 )


---------------------------------

إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ


نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید

(نزهه الناظر،ص 81)

--------------------------------------

اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا

 

اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.

(بحارالأنوار، ج 75، ص 121)

----------------------------------

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِ ؛


هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.

(بحار الأنوار، ج 68، ص 184)



انتشار مقاله دانشمندان چینی در نشریه علمی 'مولکولار تراپی' نشان می دهد آنها برای نخستین بار توانسته اند از روش بازنویسی ژنتیکی برای تغییر 'دی ان آ' استفاده کنند تا از بیماری های جنینی جلوگیری کنند.

به گزارش ایرنا نتایج این تحقیقات که در این مجله علمی منتشر شده است بیانگر آن است محققان چینی توانسته اند از روش و فن بازنویسی ژنتیکی استفاده کنند تا اختلالات ژنتیکی ناشی از تغییرات برخی از ژن ها در 'دی ان آ' را برطرف کنند.

اختلالات ژنتیکی از دوران شکل گیری جنین و نوزادی باعث بیماری هایی می شود که می تواند تا آخر عمر زندگی یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد ضریب وجود این اختلالات یک در میان پنج هزار نفر است.

محققان دانشگاه فناوری شانگهای که روی این پروژه کار کرده اند می گویند که نتایج تحقیقات و آزمایش های آنها روی 16 مورد از 18 مورد تغییر ژن های 'دی ان آ' با روش بازنویسی ژنتیکی، موفق بوده است.

'خوانگ شین شو' از جمله محققان ارشد که روی این طرح کار کرده است می گوید این دستاورد موجب می شود تا بسیاری از بیماری های ژنتیکی در میان کودکان دیگر بروز نکند.

وی می افزاید که با روش بازنویسی، بسیاری از ژن ها در سلول های انسان و در نظام ژنتیکی جنین تغییر می کند و حالا این امید به وجود آمده است که بسیاری از بیماری های ژنتیکی دوران شکل گیری جنین و کودکی، قابل درمان است. (منبع)

-------------------------------

با این پیشرفت ها ان شالله  در آینده بر اغلب بیماری های ارثی غلبه می کنیم.  همانطور که تا به حال بر طاعون، آبله، سرخک، فلج اطفال و ... غلبه کردیم. چقدر خوب میشه تا دیگه هیچ  کودک نابینا، ناشنوا، لال و ... متولد نشه.

امروز دوستی بهم گفت فردا سایپا ماشین پیش فروش می کنه نمی خری! گفتم لازم ندارم، گفت بخر گرون میشه. گفتم ببینم چی میشه!!!

---------

این گفتگو من رو یاد قضیه حباب ها چکونه شکل می گیرن انداخت که چند سال پیش خونده بودم.

چهار نفر رو در نظر بگیرید که نفر اول و دوم هر کدوم 1000 تومان پول دارن و نفر سوم یک خودکار هزار تومنی داره و نفر چهارم رو هم به عنوان نخودی فعلا در نظر بگیرید. حالا الگوریتم زیر رو اجرا کنید:

گام اول: نفر چهارم به نفر اول میگه  که قراره خودکار گرون بشه و کار رو استارت میزنه. نفر اول  میره از نفر دوم که هزار تومن داره، هزار تومن قرض می کنه و با پول خودش که هزار تومن بود میده به نفر سوم و خودکار رو به قیمت 2000 تومن میخره.

حالا: نفر اول یک خودکار داره که قیمتش 2000 تومن هست. نفر دوم هزار تومن از نفر اول طلب داره و نفر سوم هم 2000 تومن پول داره. تا حالا قیمت خودکار شده 2000 تومن

____

گام دوم: نفر دوم میبینه قیمت خودکار رفت بالا، برای اینکه از بقیه عقب نمونه میره از نفر سوم 2000 تومن قرض می کنه و با احتساب اینکه از نفر اول هزار تومن طلب داره؛2000 تومن رو به نفر اول میده و  خودکار رو به قیمت 3000 تومن از نفر اول میخره.

حالا: نفر اول 2000 تومن پول داره. نفر دوم یک خودکار داره که 3000 تومن می ارزه و نفر سوم 2000 تومن طلب از نفر دوم داره. تا اینجا قیمت خودکار شده 3000 تومن.

-------

گام سوم: نفر سوم میره از نفر اول 2000 تومن قرض میکنه و با احتساب اینکه 2000 تومن از نفر دوم طلب داره خودکار و به قیمت 4000 تومن از نفر دوم میخره.

حالا : نفر اول 2000 تومن طلب داره، نفر دوم 2000 تومن پول داره و نفر سوم یک خودکار داره که 4000 تومن می ارزه. قیمت خودکار رسیده به 4000 تومن.

------

اینجا دیگه کار متوقف میشه، اما نفر چهارم میبینه تو این بازی قیمت خودکار 4 برابر شده!!!


البته می تونه قضیه بدتر از این هم بشه. اونم اینه که نفر اول دوباره 2000 تومن از نفر دوم قرض کنه و چون طلب 2000 تومنی از نفر سوم داشت. بره خودکار رو از نفر سوم به قیمت 5000 بخره و در عوض 1000 تومن به نفر سوم بدهکار بشه و اینجوی قیمت خودکار رو به 5000 تومن برسونه!!! و با ادامه این روند قیمت خودکار می تونه میل به بینهایت کنه!!!

--------------------------------

این قضیه این روزهای ماست.

امروز یکی از دوستان  قدیمی رو دیدم که بهم گفت آزمون بانک قبول شده و میخواد بره بانک کار کنه. این دوستم سال هاست گه کارمنده و لیسانس داره که اون رو هم از جای درست و حسابی نگرفته و سال ها از زمان تحصیلش گذشته و چون سال هاست که کارمنده (بیشتر از 7 ساله کارمنده و 10 سال هست که لیسانس گرفته و سنشم الان 34 سال هست) اصلا فرصت چندانی برای درس خوندن نداشت (خودش بهم می گفت)، همینجوری تفننی آزمون شرکت کرده و قبول شده(مصاحبه رو هم قبول شده)، هیچ پارتی و اینها هم نداره.

حالا من تعجبم از خیلی از فارغ التحصیل های جدید هست که تو این آزمون ها شرکت می کنن و قبول نمیشن!!! وقتی این آدم با این شرایط تونسته قبول بشه؛ پس معلومه این آزمون ها خیلی ساده اس و هرکسی کمی تلاش کنه تو یکی از این آزمون ها قبول میشه. البته با یک نمونه نمیشه قضاوت کرد اما به هر حال این نشون میده که سطح کیفی شرکت کننده ها تو آزمون ها چقدر نازل هست.

برعکس تصور خیلی ها من فکر می کنم الان فرصت های خیلی خوبی برای موفقیت در ایران وجود داره. باور کنید کیفیت خروجی دانشگاه ها در کل کشور فوق العاده پایین هست و این یعنی یک ذره تلاش کردن می تونه هر کسی رو از انبوهی از افراد سیاهی لشکر جلو بندازه.


آدم به جای توقع داشتن از این و اون؛ یک کم هم باید خودش تلاش کنه. بچه یکی از اقوام؛ دوساله داره برای کنکور تجربی میخونه؛ امسال زیست شناسی رو زده 4 درصد!!! آخه این چه طرزه (طرز رو نمی دونم درست نوشتم یا نه!) درس خوندن هست دو سال زیست بخونی و اخرش 4 درصد بزنی!!! البته انصافا درصدش نسبت به بقیه خوب بوده چون بچه یکی دیگه از اقوام زیست رو زده بود منفی 2 درصد!!! و بااینکه بقیه درصدهاش هم در حد صفر بود، هنوز از سی درصد داوطلبان کنکور تجربی جلوتر بود!!!

به هر حال درس خوندنی که به این صورت باشه که یک شب قبل از امتحان یک جزوه گیر بیاری و بخونی و فردا یه امتحانی بدی و بعد از استاد التماس دعا داشته باشی برای پاس شدن، نمی تونه منجر به نتیجه خاصی بشه