امروز خاطره جالبی از دکتر آرش رستگار دیدم در مورد مریم میرزاخانی. به اعتراف بسیاری از کسانیکه خانم میرزاخانی را می شناخته اند، ایشان بسیار متواضع بوده اند. اما خاطره دکتر رستگار:
«یک ملاقات دیگر نیز برایم بسیار خاطره انگیز است. مریم میرزاخانی چند ماه قبل از فوت، به مدت سه ماه همراه با خانواده در پژوهشکدۀ ریاضی {مرکز مطالعات پیشرفته در پرینستون} میهمان بود. روابط دوستانه ای نیز با دکتر مدرسی مؤلف کتاب مکتب در فرآیند تکامل داشت که شخصاً شاهد آن بودم. او کسی بود که مریم را با شوهرش عقد کرده بود. یک بار نزد مریم رفتم تا توصیه نامه ای به عنوان معلم پیشین او بگیرم (در اولین ترمی که پس از تحصیلات دکتری از پرینستون به ایران بازگشته بودم یک درس هندسۀ جبری ارائه کردم که مریم میرزاخانی و بسیاری از دیگر دانشجویان نخبۀ دانشکدۀ ریاضی شریف در آن شرکت داشتند). مریم گفت من توصیه نامه را دست خودتان نمی دهم ولی قول می دهم که بسیار خوب برایتان بنویسم. گفت در بعضی توصیه نامه ها استادانش چیزهایی برایش نوشته اند که او آنها را غلوآمیز تلقی می کرد. به او گفتم: هیچ تعریفی از شما نمی تواند غلوآمیز باشد و از دفتر او بیرون آمدم.» (منبع)
توجه: عبارت قرمز داخل آکولاد از آرش ذستگار نیست و من به متن اضافه کردم.