برداشت های من از جهان پیرامون

بایگانی
آخرین نظرات

مجموعه نسبتا کاملی از دیکشنری های مربوط به  ریاضی رو (برای موبایل و کامپیوتر) می تونید از اینجا دانلود کنید.

کدهای مطلب مربوط به درس ریاضیات مهندسی (مربوط به معادله موج)  رو میتونید از اینجا دانلود کنید.

نقل قول معروفی از نیوتن هست که میگه: من نخواستم وارد ریاضیات شوم! (یه فحش مودبانه به همه ریاضیدان ها!!!)

اگه همه ریاضیدان های بزرگ از قبیل اویلر، کوشی، ریمان، لاگرانژ، نیومن، فرما، پاسکال، نیوتن و ...

داخل یه کلاس جمع کنیم و بخواییم برای این کلاس استاد انتخاب کنیم, اون استاد به احتمال قریب به یقین کارل فردریش گاوس خواهد بود. گاوس وارد هر شاخه ای از ریاضیات شد از همه ریاضیدان هایی که داخل اون شاخ بودن برتر شد. جالب اینجاست که خود گاوس زیاد هم مایل نبوده که به طور جدی رو ریاضی کار کنه و حتی ریاضیدان باشه، بعضی از ریاضیدان های بزرگ از قبیل آبل وقتی که نتایجی رو که بهش رسیده بودن رو میبرن و به گاوس نشون میدن، گاوس نوشته هایی رو به اونها نشون میده که نتایج اونها رو سال ها قبل اثبات کرده ولی اصلا منتشرشون نکرده!!!

1- سال هاست که مثلا 100 نفر اول کنکور رشته ریاضی به عنوان نخبه به بنیاد ملی نخبگان معرفی میشن، اما زمانیکه در کنکور 400 هزار نفر شرکت می کردن هم 100 نفر اول نخبه معرفی میشدن و حالا که 200 هزار نفر هم شرکت می کنن باز هم 100 نفر اول نخبه معرفی میشن، اما کسی که بین 400 هزار نفر میشه نفر 101 به مراتب نخبه تر از کسی هست که بین 200 هزار نفر میشه نفر 100-ام. به خصوص در مورد رشته تجربی که تعداد شرکت کننده هاتش نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده این موضوع به ضرر دانش آموزان فعلی در مقایسه با گذشته هست (برعکس رشته ریاضی)

2- در چند روز گذشته المپیاد دانشجویی کشور  در 17 رشته برگزار شد که باز هم 3 نفر اول هر رشته می تونن از تسهیلات خاصی مثل مسائل سربازی و اینجور چیزها برخوردار شن. اما مثلا تعداد دانشجویان رشته مهندسی برق در کشور بیش از 10 برابر دانشجویان رشته طراحی صنعتی هست, و بنابراین انتخاب شدن بین 3 نفر اول تو برق (چون بالاخره کسانیکه میان المپیاد از بین کل دانشجویان برق کشور انتخاب میشن) به طور بالقوه 10 برابر سخت تر از طراحی صنعتی هست. یعنی مثلا کسی که تو رشته برق رتبه 4 المپیاد رو میاره به مراتب کارش سخت  تر از کسی هست که تو رشته طراحی صنعتی سوم میشه.

3- معدل مشروطی برای دانشجوها در کشور 12 هست. که این برای همه رشته ها ثابت هست یعنی یک دانشجوی رشته فیزیک با معدل زیر 12 مشروط میشه همچنین یه دانشجوی رشته جغرافی هم با معدل زیر 12 مشروط میشه اما میانگین معدل دانشجوهای فیزیک تو کشور ممکن زیر 14 باشه در حالیکه توی جغرافی ممکن هست بیش از 16 باشه (این اعداد و رشته ها کاملا فرضی انتخاب شده). این نحو انتخاب معدل مشروطی کاملا به ضرر دانشجویان رشته های سخت مثل ریاضی و فیزیک و مهندسی برق و مکانیک و به نفع دانشجویان رشته های ساده تر هست.همین امر هم باعث شده میزان مشروطی تو بعضی رشته ها چندین برابر میانگین کشوری باشه. یادمه زمانیکه من دانشجوی لیسانس بودم به کسانی که معدلشون بالای 17 میشد تا 3 برابر وام دانشجویی می دادن در حالیکه تو رشته ریاضی تقریبا هیچکس واجد شرایط نمی شد تو بعضی رشته ها 70 درصد دانشجوها شرایط وام 3 برابری رو داشتن. 

 راهکار درست تر اینه که مقادیر نسبی با مقادیر مطلق جایگزین بشن مثلا میانگین معدل دانشجوهای یه رشته خاص توی دانشگاه های دولتی کل کشور رو توی 10 سال اخیر حساب کنن و بگن کسی که معدلش کمتر از 80 درصد میانگین کشور باشه مشروط هست. یعنی اگر میانگین معدل دانشجویان رشته ریاضی کشور 13 باشه معدل مشروطی تقریبا باید 10.5 باشه و اگه میانگین مثلا رشته جغرافی 16 باشه معدل مشروطی این رشته بشه تقریبا 13.

حتی در استخدام های مختلف هم باید همین مقیاس های این شکلی مد نظر باشه مثلا برای جذب هیئت علمی الان فکر کنم میگن که نباید معدل لیسانس افراد کمتر از 15 باشه، در حالیکه این معدل تو بعضی رشته ها معدل پایینی محسوب میشه، تو برخی رشته ها و بعضی دانشگاه ها که سخت گیری زیاده معدل بالایی محسوب میشه.

از وصایاى حضرت علی(علیه‎السلام) در واپسین دم حیات مى‎توان به وصیت گهربار ذیل اشاره نمود.

بسم الله الرحمن الرحیم 

این آن چیزى است که على پسر ابوطالب وصیت مى‎کند: به وحدانیت و یگانگى خدا گواهى مى‎دهد و اقرار مى‎کند که محمد بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان پیروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانى من از آن خداست. شریکى براى او نیست، من به این امر شده‎ام و از تسلیم شدگان اویم .

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش مى‎کنم :

1- تقوای الهى را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.

2- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبناى ایمان و خداشناسى متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو مى‎کند، فساد و اختلاف است .

3- ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎کند.

4- خدا را! خدا را!  درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.

5- خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مى‎خواهند آنها را در ارث شریک کند.

6- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل کردن، بر شما پیشى گیرند.

امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

7- خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شماست .

8- خدا را! خدا را! درباره کعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.

9- خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.

10- خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهى را خاموش مى‎کند.

11- خدا را! خدا را! درباره ذریه پیغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گیرند.

12- خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آنها سفارش کرده است .

13- خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهیدستان، آنها را در زندگى شریک خود سازید.

14- خدا را! خدا را! درباه بردگان، که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.

15- در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.

16- با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید چنانکه قرآن دستور داده است .

17- امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

18- بر شما باد که بر روابط دوستانه ما بین خویش بیفزایید، به یکدیگر نیکى کنید، از کناره‎گیرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

19- کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و به اتفاق هم انجام دهید، از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى‎شود، بپرهیزید.

در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.

20- از خدا بترسید که جزا و کیفر خدا شدید است .

خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما (اهل بیت) و احترام پیغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما ... .(1)  

از علامه امینی پرسیدم: آخرین ذکرى که على(علیه‎السلام) بر زبان مبارک جارى فرمود چه بود؟

مى‎فرماید: بعضى مى‎گویند پس از وصیتى که ذکر آن رفت امام علی(علیه‎السلام) لحظه‎اى بیهوش شد و چون به هوش آمد دیگر سخنى جز لا اله الا الله از حضرت شنیده نشد تا جان به جان آفرین تسلیم فرمود.

چنانکه بعضى دیگر گفته‎اند:(2) آخرین فرمایش ایشان این آیه شریفه بود: فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره.(3)

البته گروهى دیگر ذکر کرده‎اند(4) که حضرت ابتدا به فرشتگان خدا سلام داد سپس این آیات را زمزمه فرمود که المثل هذا للیعمل العاملون،(5) یعنى براى چنین لحظاتى باید عمل کرده و بکوشند و ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون (6) یعنى خدا با مردمى است که عمر خود را به تقوا و پرهیزکارى گذراندند و مردمى که همواره کار نیک مى‎کنند. آنگاه در واپسین دم حیات فرمود: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله .

 

پی‎نوشت‎ها:

1- مقاتل الطالبین، صص 44 – 28، ابن اثیر، ج 3، صص 197 – 194، مروج الذهب، ج 2، صص ‍ 44 –40 .

2- انساب الاشراف، ص 499.

3- زلزال /8 – 7 .

4- بعثت، غدیر، عاشورا/ مهدى، محمدرضا حکیمى، ص 84 .

5- صافات / 60 .

6- نحل/ 129

مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک به دنیا آمد. او فرزند حسن چمران ساوجی بود که از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرد.[۳][۴][۵][۶][۷][۸]

وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. به سال ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود و از استاد سخت گیر خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو (۲۲) را در درس ترمودینامیک دریافت کرد. چمران در ریاضیات و هندسه، آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. در درس‌های آن روز رایانه آنالوگ، جزو مهم ترین و سخت ترین درس‌ها بود که چمران از آن هم نمره ۲۰ گرفت و در میان دانشجویان، پیشرو بود.

سپس با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه تگزاس ای اند ام امریکا رفت و با وجود عدم تسلط به زبان انگلیسی در سال نخست، در این رشته به عنوان دانشجوی ممتاز، درجه کارشناسی ارشد را کسب نمود. سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا، که یکی از پیشروترین دانشگاه‌های جهان محسوب می‌شود، رفت و در آنجا نیز درخشید به گونه‌ای که پایان‌نامه او مرجع بسیاری از مقالات علمی دانش روز در زمینه پلاسما فیزیک شد.

وی در دهه ۶۰ در آزمایشگاههای بل و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد.

او در کنار زبان مادری خود فارسی به زبان‌های عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه شایانی داشت. نقاشی در میان علاقه‌مندی‌های بارز هنری او بود که در این زمینه چندین اثر رنگ روغن از وی به جا مانده است.

-----------------------------

از دکتر چمران آثار هنری زیادی به جا مانده است که نشان دهنده شخصیت و روح چند بعدی و پیچیده اوست تابلوهای نقاشی،[۲۷] مجسمه‌ها و تعداد بسیار زیادی عکس از مناظر طبیعت و مختلف. همچنین طرح‌های ابتکاری دکتر چمران در قسمت ادوات نظامی بسیار قابل توجه و خیره کننده است.[۲۸] او در اهواز، در زمانی که حتی مغازه نانوایی بسته بود، یک مرکز پژوهشی راه‌اندازی کرد.

وی ساخت اولین موشک پرتابی در سال ۵۹ در اهواز، ساخت موشک‌های زیرآبی، ساخت نخستین زیردریایی بومی، ساخت زیردریایی‌های چریکی که نمونه به روز شده آن تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد و ساخت خمپاره ۶۰ را در سخت ترین شرایط و زیر آماج گلوله‌های دشمن انجام داد. طرح زیردریایی شاخصترین پروژه نظامی دکتر بود که جهت انهدام و شناسایی منطقه برای نخستین بار توسط وی مطرح شد. این زیردریائی سرعتی بالغ بر ۲۸ گره دریایی، ظرفیت سه سرنشین و عمق قوس ۱۰۰ متر از جنس فولاد داشت که چهار موتور، وزن ۱۶ تنی آن را به پیش می‌برد.

از دیگر پروژه‌های نظامی وی اجرای موفقیت آمیز طرح "کانال چمران" و پمپاژ آب رود کارون برای جلوگیری از نفوذ و پیشروی عراقیها و ساخت نخستین «پل یونولیت» بود که اگر ترکش به آن برخورد می‌کرد همچنان در سطح آب شناور باقی می‌ماند.

طرح خودرو مخصوص حرکت در رملهای شنی و نفربر در منطقه‌ای که حتی آدم هم نمی‌توانست در آن قدم بردارد نیز توسط دکتر کلید خورد و پس از وی این طرح و طرحهای دیگر به خصوص زیردریایی به قوت خود ادامه یافت و تکمیل شد.

----------------------

نمونه هایی از دست نوشته‌های شهید دکتر مصطفی چمران

۱- من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم، دست از گناهان بشویم، قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم، از دنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها، آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم. من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده‌ام. من آدم خوبی بوده‌ام، باید تصمیم بگیرم که منبعد نیز خود را عوض کنم. حوادث روزگار آدمی را پخته می‌کند و حتی گناهان مانند آتشی آدمی را می‌سوزاند.

۲- ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلانِ مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم.

منبع: ویکیپدیا

چرا نباید کار امروز را به فردا انداخت؟

اگر کسی می‌خواهد در کارهای خود موفق شود طبق سفارش دین اسلام و بر اساس اصول اجتماعی نباید کار امروز را به فردا بیندازد، چراکه عمر انسان به حدی نیست که بخواهد هر روز در کارهای خود تاخیر ایجاد کند.

به گزارش ایسنا، برای این اصل مهم دین اسلام سفارشات زیادی دارد که به چند مورد از آنها اشاره می‌کنیم:

امام علی (ع) در این مورد می‌فرمایند: بدانید که روزها سه است، روزی که گذشت و امیدی به بازگشت آن نداری، و روزی که مانده و هم‌اکنون در آنی، و روزی که می‌آید و اطمینان به آمدن آن نیست. دیروز پند است، و امروز غنیمت، و از فردا خبری نداری که از آن کیست ... امروز امانتداری است که هر چه به او بسپاری (و هر کاری که در آن انجام دهی) به تو باز خواهد گرداند.

امام صادق (ع) به نقل از امیرالمومنین علی (ع) می‌فرمایند: مبادا که برای پرداختن به عمل، امروز و فردا کنید؛ هر وقت امکان برایتان پیدا شو، به کار برخیزید.

امام باقر (ع) می‌فرمایند: مبادا در عمل تاخیر کنید که تاخیر دریایی است که بسیار کسان در آن به هلاکت می‌رسند.

امام علی (ع) به پسرش محمد حنفیه می‌فرمایند: فقط امروز از آن توست زیرا که به رسیدن فردا اطمینان نداری.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: دنیا ساعتی است پس آن را به طاعت صرف کنید.

امام علی (ع) در حدیثی دیگر خطاب به بندگان خدا می‌فرمایند: اکنون به کار برخیزید که زبان‌ها باز است و بدن‌ها تندرست و اندام‌ها نرم و به اختیار و عرصه فعالیت گسترده و میدان کوشش بزرگ.

امام علی (ع) می‌فرمایند: دل‌مشغولی به آنچه از دست رفته تباه کردن وقت است.

امام علی (ع) در حدیث دیگری می‌فرمایند: (انسان ناموفق) به آنچه که از میان می‌رود مباهات می‌کند و درباره آنچه باقی می‌ماند سهل‌انگاری روا می‌دارد.

پی‌نوشت:

مکارم‌الخلاق /۵۴۰

تحف‌العقول/۱۵۸

بحار ۱۰/۱۱

بحار۷۸/۱۶۴

مستدرک نهج‌البلاغه/۱۵۳

نهج‌البلاغه/ ۶۳۲

غررالحکم /۲۶

منبع:
الحیات محمد رضا حکیمی

سوال من از آرش فهیم (استاد ریاضی ایرانی مقیم امریکا) و جواب آرش:

سوال:"

یه تفکر رایج تو ایران اینه که سطح ریاضیات و فیزیکی که توی دبیرستان به دانش آموزان ایرانی درس داده میشه خیلی بالاتر از سطح ریاضیات و فیزیکی هست که به دانش آمزان کشورهای پیشرفته آموزش داده میشه. بر همین مبنا، تو سال های اخیر دائما تلاش شده سطح ریاضیات مدارس رو پایین بیارن. اما این مسئله باعث شده دانشجوهایی که میان دانشگاه تو درس هایی مثل ریاضی عمومی وفیزیک عمومی ... دچار مشکل بشن. سوال من اینه(البته اگه شما اطلاعی دارید) آیا واقعا اینطور هست یا نه؟ و در صورت مثبت بودن جواب سوال مثلا توی درس فیزیک تو اغلب کشورهای دنیا کتاب فیزیک هالیدی تدریس میشه اون موقع دانشجوهای کشورهای پیشرفته چطور از عهده درس هایی مثل فیزیک هالیدی یا ریاضی عمومی که درس های اولین سال های ورود به دانشگاه هستن برمیان.

جواب آرش:

در ایران سیستم آموزشی متمرکزه و همه مدارس یک کتاب درسی رو تدریس می کنن. در خیلی جاهای دنیا این طور نیست. در آمریکا مدرسه به مدرسه سرفصل کتاب های درسی فرق می کنه. بنابراین فارغ التحصیلان مدارس مختلف به یک میزان ریاضی یا فیزیک بلد نیستن. البته هر ایالتی یه سری حداقل ها رو اجبار می کنه. وقتی دانش‌آموزان با سطوح مختلف وارد دانشگاه می شن، بر اساس سطحشون درس بر می دارن. ممکنه بعضی دروس پیشنیاز مثل ریاضی پیش، فیزیک پیش یا مثلثات بگیرن در حالی که هم سالاشون دروس ریاضی عمومی یک و دو رو در دبیرستان خوندن و نیاز نیست در دانشگاه بخونن.
معمولا سیاست گذارها به عمق یادگیری توجه می کنن نه به حجم درس. اما موارد زیادی هم هست که به دلایل اقتصادی سیاست هاشون موفق اجرا نمی شه.

---------------------------------------------------------------

جالبه که تو بعضی از مدارس توی دبیرستان دانش آموزا ریاضی 1و2 رو میخونن و دیگه تو دانشگاه نمی خونن. تنوع بالای سیستمشون هم جالبه که از یه مدرسه تا مدرسه دیگه ممکنه سرفصل های دروس فرق کنه.

--------------------------------------------------------

پ ن: وحید دامن افشان استاد ریاضی دانشگاه صنعتی کرمانشاه این کامنت رو زیر این مطلب گذاشته که چون خیلی برام جالب بود به متن اصلی اضافش می کنم:

"

و یک چیزی هم من در مورد امتحانات‌شون اضافه می‌کنم:
وقتی که کارشناسی بودم، برگه‌های امتحان درس آنالیز ریاضی دانشگاه برکلی کالیفرنیا و دانشگاه هاروارد رو بررسی کردم. نکته‌ای که برام خیلی جالب بود، این بود که توی امتحانات، اصلاً اثبات قضیه نداشتند؛ یعنی سوالی مثل «قضیه فلان را بیان و اثبات کنید» نداشتند؛ بلکه سوال این جوری بود که صورت قضیه داده می‌شد و بعدش اثبات قضیه‎،‎ زیرش آورده می‌شد که یه جاهایی از اون شماره‌گذاری شده بود. بعد در قالب سوال از دانشجو خواسته می‌شد که مثلاً علت جمله یا عبارت شماره ۱ رو بگه.
یعنی برخلاف ایران که از دانشجو انتظار دارن کل اثبات قضیه رو حفظ کنه، از دانشجو انتظار دارن که فقط روند اثبات رو یاد بگیره.

1-اگه طی یکی دو روز اخیر ایمیلی از طرف من برای کسی ارسال شده، اون ایمیل از طرف من نیست. 

2- یکشنبه میخواستم برم تهران و دوشنبه بعد از ظهر برگردم ولی یه مجموعه ای از عوامل دست به دست هم داد تا من یکشنبه نتونم تهران برم. دوشنبه که تصاویر اون توفان تو تهران رو دیدم تازه متوجه شدم چه حکمتی بوده تو اینکه نرفتم تهران!!

میلاد امام حسین علیه السلام و امام سجاد علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام مبارک باید.

امام سجّاد (ع) درباره عمویش عبّاس چنین می فرماید:خداوند،عمویم عباس را رحمت کند که درراه برادرش ایثارو فداکاری کرد و ازجان خود گذشت.چنان فداکاری کردکه دو دستش قطع شد.

 

خداوند نیز به او همانندجعفر بن ابی طالب،درمقابل آن دو دست قطع شده،دو بال عطا کردکه با آن ها در بهشت با فرشتگان پرواز کند.عباس نزد خدا، مقام و منزلتی داردبس بزرگ،که همه شهیدان در قیامت به مقام والای او غبطه می خورند و رشک می برند .

منبع (بیتوته)

------------------------------------------------------

بخش هایی از ویکیپدیای انگلیسی در مورد حضرت ابوالفضل علیه السلام:

Battle of Siffin[edit]

Abbas debuted as a soldier in the battle of Siffin, one of the main conflicts of the 657 AD Muslim struggle between Abbas's father Ali and Muawiya ibn Abi Sufyan, the governor of Syria. Wearing the clothes of his father, who was known to be a great warrior, Abbas killed many enemy soldiers. Muawiya's forces actually mistook him for Ali. Therefore, when Ali himself appeared on the battlefield, Muawiya's soldiers were astonished to see him and confused about the identity of the other soldier. Ali then introduced Abbas by saying, "He is Abbas, the Moon of the Hashimi family".[6][7]

-----------------------

نبرد صفین:

حضرت عباس (علیه السلام) در اولین حضورش در جنگ صفین به عنوان سرباز،( جنگ صفین یکی از مهم ترین نبردهای بین مسلمانان درسال 657 میلادی بین (امام) علی (علیه السلام) پدر حضرت عباس علیه اسلام و معاویه بن ابوسفیان، حاکم سوریه است)  لباس های پدرش ( که به عنوان یکی از بزگترین دلاوران شناخته میشد) را پوشید. عباس تعداد زیادی از سربازان دشمن را کشت. به طوریکه سربازان معاویه او را با (امام) علی (علیه السلام) اشتباه گرفتند. بنابراین وقتی (امام) علی (علیه السلام) خودش در میدان جنگ حاضر شد. سربازان معاویه دچار حیرت شدند و در مورد اینکه آن کسی که تعداد زیادی از آنها را کشته بودچه کسی بوده است سردرگم شدند. سپس (امام) علی ( علیه السلام) عباس  را با گفتن این جمله معرفی کرد :" او عباس است، قمر بنی هاشم"

توضیح: کلمات امام و علیه السلام در متن اصلی نیست و توسط من اضافه شده است.